ادامه از مقاله قبل

مثالهایی برای روشن شدن تفاوت نقطه عطف اصلی اول و حادثه انگیزنده

جنگ ستارگان

حادثه انگیزنده

حادثه انگیزنده دنیای داستان در فیلم جنگ ستارگان، حمله دارث ویدر به سفینه پرنسس لیا می‌باشد که در همان صحنه نخست رخ می‌دهد. یعنی (صفحه 1). در حالیکه جنگ بین تمدن ها تا قبل از رخداد این حادثه در حال وقوع بوده، وقتی امپراطوری با نفوذ غیرقانونی به سفینه ای که مصونیت دیپلماتیک داشته است چهره واقعی خود را نشان می‌دهد، مشکل اصلی داستان آغاز می‌شود. و ظلم فزاینده امپراطوری که هر نوع شورشی را با خشونت هر چه تمام تر سرکوب می‌کند، به عنوان حادثه انگیزنده، تنها آغازی است برای مشکلاتی که بزودی بوجود خواهند آمد.

حمله دارث ویدر به سفینه پرنسس لیا

(عطف 1)

(عطف 1) این داستان زمانی بنا می‌شود که ماموران فاسد امپراطوری به جاواهای صلح طلب حمله می‌کنند و عمو اُوِن و عمه برو را به قتل می‌رسانند (در صفحه 30 و 31 از 120 صفحه فیلمنامه جنگ ستارگان) ناگهان چیزی که از یک برخورد ساده قضایی شروع شده بود به یک وحشی گری همگانی تغییر ماهیت داده که حتی دورترین و از همه مهمتر بیگناهترین اعضای کهکشان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. و تازه این مشکل نیز خود سرآغاز مشکلاتی حادتر است.

قتل سرپرستان لوک اسکای واکر

ماتریکس

حادثه انگیزنده

حادثه انگیزنده در فیلم ماتریکس تصمیم و پیام مورفوس است مبنی بر این که آقای نئو اندرسن همان شخصی است که به دنبالش می‌گشته است. (صفحه 2 از 301) همین یک تصمیم، ریشه تمام سه گانه ماتریکس است. زیرا اگر او را بر نمی‌گزید، تمام نسل بشر، همچنان در نهایت آرامش در پیله خود و در دنیایی مجازی عمر می‌گذراند. بدون حادثه انگیزنده، داستانی هم نخواهد بود. اینجاست که باید به دقت توجه کنید: انگیزنده و محرک داستان لزوما یک حادثه نیست بلکه می‌تواند یک تصمیم باشد: یک تصمیم یا یک حادثه انگیزنده (که اصطلاحاً تا انتهای آموزش به آن ، حادثه انگیزنده می‌گوییم )

حادثه انگیزنده فیلم ماتریکس – انتخاب نئو به عنوان منجی توسط مورفوس

(عطف 1)

زمانی آغاز می‌شود که نئو تصمیم می‌گیرد از لبه بام بپرد. (صفحه 21 از 130) در این لحظه است که مورفوس مجبور است برای رهاسازی نئو اندرسن از دنیای ماتریکس، قدم های بزرگتری را در جهت باور او بردارد. این سلسله مباحثات و مناظرات دو طرفه به آنجا می‌رسد که نئو انگشت وسط خود را نشان می‌دهد و باید بین قرص آبی و قرمز یکی را انتخاب کند. و تمام این خودداری قهرمان از ورود به دنیایی غیرعادی در همین صحنه به اوج خود می‌رسد. و اطمینان به این تصمیم تا (صفحه 121 از 130) حاصل نمی‌شود و آن زمانی است که نئو ایمان می‌آورد، او آن نجات دهنده است و در نهایت گره گشایی موفقی در پایان این قسمت از سه گانه ماتریکس خواهیم داشت.

نقطه عطف اول فیلم ماتریکس – انتخاب میان قرص آبی و قرمز

نابخشوده

حادثه انگیزنده

در این فیلم چند کابوی، یک فاحشه را در روسپی‌خانه لت و پار می‌کنند. اما حادثه انگیزنده در این فیلم زمانی است که کلانتر، نسبت به مارک فرزه احساس ترحم می‌کند. (صفحه 5 از 120) او به برخورد با جنایت کاران آنهم به روش‌های مخصوص خودش معروف است، اما چرا ناگهان اینگونه تغییر رویه می‌دهد؟ بی میلی او به مقابله به مثل، باعث ایجاد شکاف بزرگی در داستان می‌شود. و باعث می‌شود فاحشه‌های روسپی خانه خود برای برپایی عدالت اقدام کنند.

آنها برای مجازات کابوی‌ها جایزه تعیین می‌کنند. و پای دو جایزه بگیر به شهر باز می‌شود. ویلیام مانی و باب انگلیسی.

(عطف 1)

زمانی حادث می‌شود که اوضاع خرابتر از این شده و باب سلاحهایش را مطابق قانون تحویل نمی‌دهد. (صفحه 33 از 120)

حس ششم

حادثه انگیزنده

وقتی است که وینسنت به مالکوم حمله می‌کند. (صفحه 8 از 109) بدون این شلیک اسلحه، نه داستانی بوجود می‌آمد و نه اجبار و اضطراری برای مالکوم تا با کول، پسربچه ای بیمار که مدعی است ارواح را می‌بیند، دیدار کند.

(عطف 1)

زمانی است که کول برای او فاش می‌سازد، او نیز قربانی چنین خشونتهایی بوده است. خودداری او از ادامه ارتباط با مالکوم بر مشکلات می‌افزاید و این دید را بوجود می‌آورد که کول نیز یک کودک پریشان حال و مضطرب است. (صفحه 22 از 109)

نقطه عطف اول – حس ششم

بنابراین مطابق آنچه بیان شد، حادثه انگیزنده ممکن است حتی نزدیک صفحه 1 رخ دهد.‌ و ممکن است تا صفحه 10 و حتی 12 نیز رخ ندهد.‌ اما توصیه اکید اینست که حادثه انگیزنده هر چه سریعتر رخ دهد.

در حالیکه  (عطف 1) جایی در حدود صفحه 25 الی30 در فیلمنامه رخ می‌دهد.

اگر بخواهیم این اعداد و ارقام را بر مبنای درصد بیان کنیم به این نتیجه کلی می‌رسیم که عطف 1 جایی در حدود یک چهارم طول داستان یا 25 درصد زمان فیلمنامه رخ خواهد داد.

بر باد رفته

حادثه انگیزنده

اشلی ویکز به اسکارلت اوهارا می‌گوید که قصد دارد با ملانی ازدواج کند، در حالیکه رت باتلر به صورت کاملا ناخواسته این موضوع را می‌شنود. این صحنه به صورت کاملا موثری مشکل داستان را بیان می‌کند و اینکه چگونه اسکارلت می‌تواند عشق و خوشبختی را بیابد.

حادثه انگیزنده بر باد رفته

اما [عطف 1]

زمانی حادث می‌شود که اسکارلت با چارلز همیلتون ازدواج می‌کند. و با اینکار، او با تغییری که به خاطر تمایل اشلی برای ازدواج با ملانی در زندگی اش بوجود آورده مبارزه کرده و سعی می‌کند مشکل خودش را بگونه ای حل کند. اما اینکار فقط باعث وخیم تر شدن اوضاع می‌شود. برای اسکارلت دیگر راه بازگشتی به زندگی قبلی وجود ندارد. حال دیگر مخاطب صفحات را ورق زده و عمیقا درگیر ماجرا شده است و می‌خواهد بداند در آینده جه رخ خواهد داد.

نقطه عطف اول بربادرفته

مطالعه قسمت قبل

مطالعه قسمت بعد