[layerslider id=”34″]

نقطه عطف چیست؟

هر داستان تشکیل شده از یکسری حرکات ، حوادث و حقایق کوچک و بزرگ که کنش زا یا تنش زا هستند. بر مبنای این حرکات ، حوادث و حقایق ، تصمیم و واکنش ایجاد شده توسط قهرمان در جهت بازگشت به حالت تعادل انجام می‌شود. که این مجموعه علت (حرکات(کنش) ، حوادث یا حقایق) ، و معلول (تصمیم و واکنش)، نقطه (عطف) را تشکیل می‌دهند. این نقاط باعث می‌شوند طرح داستان مرتب تغییر کند ، پیوسته پویا باشد و مخاطرات دائما افزایش یابند و کنش ها و واکنش های بعدی تولید شوند.

داستان ها مجموعه ای هستند متشکل از تعدادی صحنه. بعضی از این صحنه ها قابل پیش بینی هستند و ما انتظار رخداد آنها را داریم. بعضی این صحنه ها برای تاکید بیشتر بارها تکرار می‌شوند. اما بعضی از صحنه ها فقط یکبار رخ می‌دهند و همه چیز را تغییر می‌دهند.

این تغییر دهنده جهت داستان را نقطه عطف گویند.

آنها میزان اهمیت المان ها و حوادث مهم را به صورت کاملا واضح مشخص کنند. حوادثی که واکنش و تصمیم های قهرمان داستان را در پی دارند و باعث تغییر جهت داستان و تغییر نتیجه داستان خواهند شد. داستان شما می‌تواند هر چقدر که می‌خواهید نقاط عطف داشته باشد. بعضی از این نقاط عطف تغییر زیادی ایجاد نمی‌کنند و بعضی به شدت تغییر ایجاد می‌کنند. به هر روی نقطه عطف تنها فاکتوری است که باعث می‌شود داستان رو به جلو حرکت کند. نقطه عطف همه چیز را با هم مخلوط می‌کند و باعث می‌شود که تنش موجود و رویارویی و درگیری، تازه و نو به نظر رسد.‌ سبب می‌شود کاراکتر شما دچار رکود و سکون نشود و ریتم داستان حفظ شود.

لطفاً دقیقا به این نکته توجه کنید :   نقطه عطف = حادثه + واکنش

واکنش، همیشه به معنای ورود به یک موقعیت جدید است.

اما همیشه قبل از آن باید حادثه ای رخ دهد.‌

آن حادثه که شاید حتی با فاصله زمانی کم یا همزمان با واکنش رخ دهد ، دلیل خروج از موقعیت قدیم است. و به آن حادثه می‌گویند.

پس همیشه بین این (حادثه، حقیقت یا حرکت) و واکنش به آن ، یعنی حرکتی که به دلیل آن حادثه اتفاق می‌افتد فرق است :

مثال زیر کاملا قضیه را روشن می‌کند :

خانه جورج در آتش می‌سوزد ( حادثه : خروج از موقعیت قدیم )

جورج برای نجات دخترش وارد خانه می‌شود و او را نجات می‌دهد، اما خودش می‌میرد و وارد گروه ارواح گناهکار سرگردان کوچه پشتی می‌شود. (واکنش : ورود به یک موقعیت جدید )

یا

همه می‌دانند آتش سوزی عمدی بوده و جورج می‌خواسته خودش و دخترش را به آتش بکشد ، اما خودش نجات پیدا می‌کند و برای همین وارد زندان وولکان که محل زندانیان فوق خطرناک است می‌شود. (واکنش: ورود به یک موقعیت جدید )

متوجه شدید؟

پس به مجموعه {حادثه : سوختن خانه جرج + واکنش :  ورود او به دنیای ارواح} یک نقطه عطف می‌گویند.

یا

به مجموعه {حادثه : سوختن خانه جرج + واکنش : ورود او به زندان وولکان} یک نقطه عطف می‌گویند.

اشتباه بسیار رایج :

بعضی از فیلمنامه نویسان فکر می‌کنند آن حادثه نقطه عطف است.‌ بعضی دیگر فکر می‌کنند آن واکنش و در نتیجه ورود به دنیای جدید نقطه عطف است.‌ بعضی اصلا تا کنون به این تفاوت فکر هم نکرده اند.‌ اما این هر دو ، دو روی یک سکه اند. و این سکه همان نقطه عطف است. (مقاله تفاوت حادثه انگیزنده و نقطه عطف اول) چون اصولا تعریف نقطه عطف یا نقطه چرخش در ریاضی همین است.‌ این نقطه فصل مشترک بین دو راه کاملا متفاوت است که تنها در این نقطه با هم اشتراک دارند. یک مثال تجسمی‌:

یک راهرو را در نظر بگیرید که فضای داخلش خالیست و بیشمار درب به این راهرو باز می‌شود. قهرمان شما از درب اول وارد راهرو می‌شود. (حادثه).‌ در پشت سرش قفل می‌شود و به هیچ وجه باز نمی‌شود. حال باید برای خروج از این راهرو یکی از آن بیشمار درب ها را بگشاید تا به حالت اولیه و تعادل خود و دنیای پشت درب اول باز گردد. آن درب دوم که باز می‌شود (واکنش)، کاراکتر پا به دنیای جدیدی می‌گذارد. پس به درب اول ، حادثه ، به درب دوم ، واکنش و به راهرو ، نقطه عطف می‌گویند.‌ 

مطالعه مقالات آموزش فیلمنامه نویسی – کلیک کنید