- صحنه افتتاحیه
- نظرات
[layerslider id=”34″]
———————————————————————————————————–
مقدمه
قبل از هر چیز باید با اهمیت صحنه نخست یا همان صحنه افتتاحیه آشنا شویم. صحنه ای که نه تنها باید در محتوا برای تماشاگر، جذاب و پر کشش باشد، بلکه برای خواننده فیلمنامه و کسی که پتانسیل ساخت اثر شما را دارد، چه از نظر محتوی، چه سبک نگارش، و چه فرمت فیلمنامه، حتی بیشتر از مخاطبین احتمالی آینده، جذاب، استاندارد و خواستنی باشد. در ادامه در خصوص کلیه موارد مطروحه بیشتر خواهیم خواند.
سپس با سه دسته بندی کلی صحنه های افتتاحیه آشنا خواهیم شد. یعنی ابتدا با 3 استراتژی موجود آشنا می شویم. سپس گزینه های دراماتیک را بررسی خواهیم کرد و در نهایت با روش های تکنیکی ورود به داستان آشنا خواهیم شد.
آنگاه صحنه افتتاحیه زیبای آمریکایی را آنالیز خواهیم کرد و در تکمیل این مثال، آغاز فیلم های ممنتو، با گرگ ها می رقصد، باشگاه مشت زنی و لوپر بررسی می شود. و سه دسته بندی آموزش داده شده در کلیه این فیلم ها کنترل می شود و متوجه قدرت این سه دسته بندی در تسهیل نگارش صحنه نخست خواهید شد.
صحنه افتتاحیه
میدانیم که آغاز یک داستان باید گیرا باشد و کاراکترها، محیط، تم، لحن و ژانر را مشخص کند. معمولا اینکار در ده صفحه نخست انجام میشود. آغاز داستان چنانچه درست باشد، مخاطب را مقیم محیط داستان میکند و سپس به او میفهماند که باید در این 90 دقیقه یا دو ساعت پیش رو، منتظر چه چیزهایی باشد. همانطور که روابط میان کاراکترها و موقعیت هر یک طرح میشود، باید سوال اصلی داستان نیز مطرح شود. اینکه…
مشکل اصلی چیست؟ قهرمان درگیر چه چیزی میشود؟ و عاقبت انتخابهای او چه خواهد شد؟
آغاز فیلم مشخص میکند که باید به چه کسی اهمیت دهیم و چرا؟ چه میخواهند و چگونه به آن خواسته میرسند؟ دوره زمانی چیست و مکان اصلی داستان شما کجاست؟
اما موضوع این جلسه صفحات ابتدایی فیلمنامه نیست. ما گام به گام مطابق فلوچارت فیلمنامه نویسی این دوره پیش خواهیم رفت. موضوع این مقاله صفحه نخست و صحنه نخست فیلمنامه شماست. در این مقاله ما با صحنههای 2 و 3 و الی آخر کاری نداریم.
صحنه نخست، همانند تخته شیرجه ای است که داستان از آن جهش میکند.
بیایید با تصویر اول صحنه افتتاحیه آغاز کنیم. در تصویر اول باید لحن، اتمسفر و هر آنچه قصد و هدف فیلم است مشخص شود. باید با قدرت هر چه تمامتر در صناعت این تصویر ابتدایی نهایت ابتکار و خلاقیت را در معرفی فضای داستان، مقدمه چینی برای تم، و حتی الامکان معرفی کاراکترها بکار برد. قرار نیست این مقدمات با قرار دادن زوایای دوربین در متن فیلمنامه اتفاق بیافتد. یا با تفصیل جزء به جزء هر صحنه و اغراق در توصیفات. فقط کافیست با استفاده از قاعده “هر چه سادهتر غنیتر“، در توصیفات صحنه، اینکار را انجام دهید.
شما به عنوان یک فیلمنامه نویس، بسیار موجز و خلاصه، فضا را خواهید ساخت و بقیه جزئیات را به تیم اجرایی و تخیلات آنها خواهید سپرد.
صحنه افتتاحیه 8 نفرت انگیز – کوئنتین تارانتینو
این صحنه ابتدایی باید بسیار شاخص باشد. نمیتوان از یک صحنه استاتیک و ساکن، همراه با دیالوگ، انتظار یک صحنه افتتاحیه بزرگ و به یادماندنی را داشت. فیلمنامه نویس باید همیشه این مطلب را در ذهن داشته باشد که سینما یک رسانه تصویری است. آنها باید توصیفات تصویری داشته باشند و در این کار مهارت کسب کنند. در ایجاد صحنه ابتدایی یا انتهایی به دلیل اهمیت این دو صحنه در به یاد ماندنی شدن اثر، چه بهتر است که اینکار بیشتر تصویری انجام شود تا همراهی با دیالوگ.