- مشکلات رایج در پرده دوم
- نظرات
نگارش پرده دوم سخت ترین چالش حرفه نویسندگی میباشد، چه هدف وی یک نوول باشد چه یک فیلمنامه. پرده اول معمولا به آسانی نگاشته میشود. ذهن نویسنده لبریز است از هیجان و ذوق زدگی ایده جدید و او شیفته دنیای داستان تازه خود میشود. اصولا خلق کردن همیشه زیباست. پرده سوم هم بسیار جذاب است. تعیین سرنوشت داستان، چه خوش و چه تراژیک. پرده اول و سوم کاملا با هم مرتبط هستند. چون اصولا آغاز و پایان هر چیزی و هر پدیده ای به شدت به هم مرتبط هستند. مثلا آفرینش را در نظر بگیرید. تولد و مرگ میتوانند به شکلهای گوناگون رخ دهند و تصور آنها و ارتباط دادن میان آنها از دید کلی آسان است. اما خود زندگی چطور؟ پرده دوم به مثابه همان زندگی ست. اصل داستان…تولد، زندگی و مرگ
اگر پرده دوم داستان مشکل داشته باشد، به این معناست که کل داستان مشکلی حاد دارد و نویسنده به دردسر افتاده است. پرده اول مقدمات یک تنش و مساله را برای دنیای داستان فراهم میکند و پرده سوم آن مساله را حل میکند. پس پرده دوم همان مساله اصلی است. چنانچه پرده دوم مساله ای نداشته باشد یا مسئله به اندازه کافی قدرتمند نباشد یا تنش به آسانی قابل حل باشد یا جزئی احساسی نداشته باشد، آنوقت این نویسنده است که مساله دار میشود.
اما برای شکل گیری کامل این کشمکش، دو نوع تنش لازم است: فیزیکی و احساسی
که در ادامه این مقاله با آن آشنا میشویم. اما قبل از هر چیز این نکته مهم را متذکر میشویم که تمام مطالب این دوره آموزشی، قواعد و قوانین بی چون و چرا نیستند، بلکه ابزاری هستند برای فیلمنامه نویس. فقط راهنما و ایده دهنده هستند. از برخی ابزار استفاده میکنید و بعضی شاید هرگز با سبک کاری تان نخوانند و برخی نیز ملکه ذهنتان خواهند شد و همیشه از آنها استفاده خواهید کرد. تنها قانون فیلمنامه این است: هر روشی که دوست دارید مهم نیست، فیلمنامه باید بگیرد و کار کند.
[layerslider id=”41″]
مشکلات رایج پرده دوم
۱- نبود پرده دوم ؛
بعضی از فیلمنامه نویسان فقط تصور میکنند که داستانشان پرده دوم دارد، در حالی که آنها فقط پرده اول را به پرده سوم میچسبانند. یا پرده دومی بسیار کوتاه دارند.
بگذارید یک مثال روشن بزنیم. یک همبرگر را در نظر بگیرید. اگر پرده اول و سوم نان این همبرگر باشند؛ پرده دوم، گوشت و مخلفات آن است. شما که همبرگر را به خاطر نانهایش نمیخورید؟! اصل همبرگر، گوشت و مخلفات آن است. نانها فقط نگه دارنده هستند. اصل داستان فیلمنامه شما، پرده دوم آن است. آنجاست که مخاطب باید کاملا میخکوب شود و لذت ببرد. پس پرده دوم از کجا آغاز میشود؟
همانطور که میدانیم پرده دوم از زمانی آغاز میشود که پروتاگونیست مستقیما وارد داستان اصلی میشود. دو حالت کلی وجود دارد.. یا او بر سر راه آنتاگونیست قرار میگیرد، یا آنتاگونیست بر سر راه او. یعنی یکی مانع اصلی دیگری میشود. مانع رسیدن به هدف. و آن هدف میتواند هر چیزی باشد.
اگر این اتفاق رخ ندهد و پروتاگونیست و آنتاگونیست با هم همزیستی داشته باشند و تا دقیقه 90 فقط زمان را هرز کنند؛ اساسا پرده دومی وجود ندارد.
2- پرده دوم بی ارتباط با تنش اصلی:
یکی دیگر از مشکلات عمده این پرده، کش دار شدن و بی رمق بودن این پرده در بعضی از فیلمنامههای ناموفق است. این اتفاق زمانی رخ میدهد که فیلمنامه نویس به جای مشکل اصلی داستان یا خود پروتاگونیست، به حاشیهها میپردازد. معمولا این فیلمنامهها آغاز و پایان خوبی دارند، اما میان آنها کُشنده و غیرقابل تحمل است. این گونه متون به درد شوهای تلویزیونی نیم ساعته میخورند که فقط آغاز و پایان دارند، بدون میانه.