- حادثه انگیزنده، زلزله دنیای داستان
- نظرات
حادثه انگیزنده
چیزی باید بین قلاب اول و نقطه عطف اصلی اول رخ دهد. چیزی که داستان را پویا نگاه دارد. چیزی وسط 25 درصد ابتدایی داستان؛ این، همان حادثه انگیزنده است.
و حال به آخرین عضو این مثلث و یکی از مرموزترینشان میپردازیم:
حیاتی ترین لحظه داستان، لحظه ای که بسیاری از نویسندگان اعتقاد دارند باید بین نقطه عطف اول اصلی و قلاب اصلی رخ دهد. میتواند یک نقطه چرخش باشد و میتواند هم نباشد، اما مهم اینست که نطفه داستان اصلی در این لحظه بسته میشود. این اولین لحظه ایست که دنیای داستان، حداقل از دید مخاطب، تکانی جدی میخورد. تعادل این دنیا بر هم میخورد اما دنیای او همچنان همان است و یا اصرار دارد که باشد. این همان حادثه ایست که از آن به عنوان دعوت به ماجرا یاد میکنند.
چرا بعضی فکر میکنند این نقطه حادثه انگیزنده است؟
اساسا بسیاری از نویسندگان فکر نمیکنند که این نقطه حادثه انگیزنده است. به یک دلیل ساده… چون اصلا در این مورد فکر نمیکنند! اما بیایید در مورد آن تفکر کنیم… جدای از این واقعیت تکنیکی که باید فضای تک بعدی پرده اول (که پر است از معرفی کاراکترها و…) شکسته شود و پویا گردد، این حادثه یکی از مهمترین وظایف داستان را ایفا میکند.
یک هشتم ابتدای داستان، از قلاب صحنه اول تا این حادثه، فقط تهیه مقدمات است. مخاطب با کاراکترها آشنا میشود، اهداف آنها را تخمین میزند و با مخاطرات این دنیا آشنا میشود. مخاطب به این زمان نیاز دارد تا بتواند تنش اصلی پیش رو را هضم کند.
این حادثه دنیای قهرمان را تکان میدهد. (اما لزوما تغییر نمیدهد) و ذهن مخاطب را به سمت حادثه اصلی معطوف میکند. و پروتاگونیست را برای حادثه کلیدی و واکنش (تصمیم) کلیدی پیش رو هدایت میکند.
مسیر داستان، از این حادثه تا نقطه عطف اول، مثل یک رمپ یا شیب سربالاست. بنابراین وقتی میگوییم حادثه انگیزنده، منظورمان دقیقا همین نقطه است. جایی در ابتدای داستان. میتواند همان صحنه اول رخ دهد و یا حداکثر تا دقیقه10 و نهایت 12. اما دیرتر از آن به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
در دراکولا، حادثه انگیزنده لحظه ای است که هارکر شاهد قدرتهای مافوق زمینی دراکولا میشود و میبیند دراکولا دیوار راست قصر را بالا وپایین میرود.
در عصریخبندان، حادثه انگیزنده زمانی رخ میدهد که مانی ماموت و سید تنبلبرای نخستین بار هم را میبینند.