توسعه دهنده نرم افزار اوران ، ورود

پایان فیلمنامه ، نگارشی بی نقص

  • نگارش پایان بندی بی نقص در فیلمنامه
  • نظرات

[layerslider id=”34″]

 ——————————

نگارش پایان بندی بی نقص

نوشته : دن برونزیت

آنها موفق می شوند … بله و می توانند همه چیز را پشت سر بگذارند. همه دردسر ها و مصائب داستان را. در مدت زمانی کوتاه و با یک حرکت سریع باید بتوانی همه چیز را به بهترین نحو سرجمع کنی و در عین حال مخاطب را راضی نگاه داری. مسلما کار آسانی نیست. طبق تجربه نویسندگان حرفه ای فیلمنامه این مرحله نیز از سخت ترین مراحل نگارش خلاقانه در پروسه فیلمنامه نویسی می باشد.

شاید فکر کنید پایان بندی معمولا راحت ترین قسمت است. از دید سطحی … بله. چون معمولا اولین مرحله بعد از تعیین تم و ایده و ژانر ، پایان بندی مورد نظر فیلمنامه نویس است که چون در ابتدای راه هم هست، با انرژی زیاد می تواند به ایده های زیادی برای پایان برسد. معمولا نویسنده ها می توانند انواع پایان را بنویسند. یک پایان بندی پر کشش و در اوج در کشمکش قهرمان و شرور داستان. یا پایانی با لحن غمگین اما تعالی دهنده روح. بعضی حتی می توانند در خواب هم پایان بندی کنند اما همیشه همه این پایان ها با داستان جور نمی شوند. تمیز ساختن یک پایان به راحتی امکان پذیر نیست. حقیقت اینست. همه ما نویسندگان می خواهیم تک تک صحنه ها بدون نقص باشد، و دیالوگ های بدون نقص، کاراکترهای عالی و پایان بی عیب داشته باشیم . در عین حال که باید توقعات مخاطب را در بسیاری از جهات برآورده سازیم در همان حال باید نگران اوریجینال بودن نوشته و تاثیرگذار بودن و مفرح بودن آن نیز باشیم. اما حتی با انجام دادن تمام این کارها، جور کردن تمام این موارد با هم بسیار پیچیده است.

نمایش ترومن

 

و مشکل حتی حادتر هم خواهد شد اگر قرار باشد به سفارش یک ارگان یا تهیه کننده و یا کارگردان یا برای راحتی کار تیم اجرایی ایده های آنها را هم در پایان بندی لحاظ کرد.

بهترین توصیه فیلمنامه نویسان اینست که بگذارید پایان طبیعی و غیرقابل اجتناب باشد. یعنی پایان نتیجه منطقی کل داستان باشد. به ناگهان یک پیچش و انحراف داستانی ایجاد نکنید آن هم وقتی از ابتدا تمهیدی برای آن نیاندیشیده اید. پایان باید کاملا طبیعی باشد. یعنی طبیعت ایده و تم و ژانر داستان شما را داشته باشد.

اگر بتوانید یک پایان بکر تمهید کنید که بتواند مفرح و تاثیرگذار باشد اما بیشتر بر جنبه گره گشایی از کاراکتر اصلی ( ستاره فیلم ) در داستان تاکید داشته باشد ، همچنین تم را بیان کند و بنا به ژانر بتواند مخاطب را به خنده بیاندازد و یا به گریه ، یا او را به سطح بالاتر معنوی برساند، آنگاه شما موفق به خلق پایانی ماندگار خواهید شد. آنگاه می توانید ببینید مخاطب در راهرو خروجی ، راضی و خرسند از سینما خارج می شود. آنها حتما با هم بحث خواهند کرد. چه کسی آن یکی را کشت؟ یا فلان شی آبی رنگ کنار شومینه چه بود؟ چرا فیلم را در سیاتل ساخته اند و نه در لندن؟ اما در نهایت همگی از درک مفهوم ذهنی فیلم در پس گره گشایی موفق آن راضی هستند.

از پایان بندی های قابل پیش بینی به شدت بپرهیزید. یا از آن دسته پایان بندی هایی که در چند دقیقه انتهایی حجم عظیمی از اطلاعات توسط کاراکتر یا روایت تصویری بیان می شود تا کل فیلم و داستان فیلم را بار دیگر شرح دهد. این شیوه ها دیگر قدیمی شده است و مخاطب را پس می زند و آزاردهنده است. اگر پایان آنقدر پیچیده است که به روش طبیعی قابل بیان نیست، حتما نویسنده در قسمتهای قبلی اشتباهاتی فاحش کرده است.

بهترین پایان بندی تحت شرایطی رخ می دهد که هنگام نوشتن آن را تماشا کنید. گاهی شما را غافلگیر می کنند، نه لزوما خارج از قاعده ایده نهایی و تمی که نویسنده برگزیده است بلکه در قالب همان متن، پایان خودش خود به خود شکل می گیرد. این در صورتی رخ می دهد که کلیه اجزای فیلمنامه در پرده اول ، دوم و سوم به خوبی جاگذاری شده باشند. وقتی چنین پلانی طرح ریزی شود، همانند یک پازل چند تکه ، پایان بندی و مخصوصا صحنه پایانی، همانند آخرین تکه پازل ، پازل را تکمیل می کند. و گویا دیگر حتی نیازی به تفکر زیاد نیز ندارد. چون طبیعی و ذاتا باید همان جایی باشد که همین حالا هست.

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده + 12 =

Next

مقالات مرتبط