- مثال در مورد خصوصیات ژانرها
- نظرات
مهمترین قانون جهان : اگر میخواهی قانونی را دور بزنی ، بیشتر از همه به آن تسلط داشته باش.
حال به ذکر دو نمونه مثال در مورد خصوصیات ژانرها (با استفاده از فیلمهای مطرح تاریخ سینما) میپردازیم :
- ژانر ماجراجویی
برای توضیح این ژانر از فیلم “مهاجمان صندوق گمشده ” استفاده میکنیم. میخواهیم با المان های مهم و رایج این سبک آشنا شویم :
قهرمان سبک ماجراجویی خودش با کمال میل به سمت ماجرا کشیده میشود.
برای آنکه ایندیانا جونز را قانع کرد تا به دنبال تابوت عهد گمشده برود، تلاش زیادی لازم نیست. انگیزه به قدر کافی بالا هست و قهرمان ژانر ماجراجویی نیز میداند که تخصص این کار را دارد و اصلا برای اینکار به دنیا آمده است.
قهرمان این ژانر همیشه روی یک هدف اصلی فیزیکی متمرکز است.
علیرغم اهداف ثانویه و حوادثی که ماجراجویی را پیچیده تر میکند، قهرمان، هدف اصلی اش را فراموش نمیکند و دائما به سوی آن هدف پیش میرود. گر چه ایندیانا جونز درگیر روابط با ماریون میشود و یا با عجز و درماندگی خود در برخورد با نیروهای غیرقابل پیش بینی روبرو میشود اما اینها فقط آزمونهایی برای او به شمار میآیند. او دائما در تلاش برای به دست آوردن تابوت عهد است.
ژانر ماجراجویی، قهرمان و مخاطب را به دنیایی بیگانه میبرد.
ایندیانا ما را به سرزمین افسانه ای مصر میبرد.
ماجراجویی بر مبنای مقابله با یک فاجعه عظیم یا جهانی شکل میگیرد.
دولت آمریکا ایندیانا جونز را برای یافتن و بازگرداندن تابوت عهد به ماموریت میفرستد و او باید قبل از مامورین هیتلر به آن دست یابد.
در پایان، این قهرمان داستان است که تمام افتخار پیروزی از آن اوست.
قهرمان ماجراجو، تجربیات و درسهای زیادی طی ماجراهای گوناگون و نبرد نهایی با ضدقهرمان میآموزد. البته دیگرانی نیز هستند که به او کمک میکنند، اما تمام بار پیروزی در نهایت بر دوش قهرمان داستان است.
- ژانر عاشقانه یا رمانس
بهترین نمونه برای این ژانر فیلم کلاسیک کازابلانکا میباشد.
عشق شان ممنوعه است
بسته به طبقه اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و یا قرارداد های اجتماعی، شاید عشق بین دو نفر ممنوع باشد. در کازابلانکا ایسا و ریک عشق بی نقصی را در پاریس مییابند، اما هیچکدام نمیدانند که شوهر ایسا هنوز زنده است.
معمولا عشاق در دنیایی فاجعه آمیز زندگی میکنند.
همانند سبک ماجراجویی، نیروهای بزرگ و منفی جهانی، عزم و اراده کاراکترها را در عشق به چالش خواهند کشید. در میان اروپای جنگ زده، کازابلانکا توقفگاهی است که یا منتهی به آزادی و یا فرار و گریز خواهد شد.
عشاق معمولا بین دو هدف مردد و سرگردانند : عشق یا مصلحت
جستجوی عشق یک ماجرای احساسی را بوجود میآورد در حالی که مصلحت اندیشی، ماجراهای فیزیکی را رقم خواهد زد. ( مصلحتهایی مانند وطن پرستی، مصلحتهای حرفه ای یا محدودیت ها و تعهدهای خانوادگی ) سوال مهم اینجاست که آیا کاراکترها عشق را بر میگزینند یا مصلحت را؟ ریک، برگه های عبور را بدست میآورد. حال آنکه ایسا باید از آن برگه ها برای آزادی شوهرش استفاده کند و ریک به حضور در گروه مقاومت ادامه دهد( مصلحت بالاتر )
در پایان، عشق به پای مصلحت قربانی میشود.
بسیاری از عاشقانه های هالیوود با قربانی شدن عشق پایان میپذیرند. عاشق میمیرد، و یا عاشق و معشوق برای مصلحت اندیشی از هم جدا میشوند. ریک عشق را قربانی میکند، ایسا و شوهرش را به قطار کازابلانکا میرساند و خودش به گروه مقاومت فرانسه میپیوندد.