- قوانین مهم دیالوگ نویسی
- نظرات
قوانین مهم دیالوگ نویسی
ادامه از مقاله قبلی
نتیجه نهایی: تا آنجا که مقدور است، هر دیالوگ حداکثر 16 کلمه داشته باشد. میانگین تعداد کلمات دیالوگ هر کاراکتر در طول فیلمنامه 10 باشد و میانگین تعداد جملات او در طول فیلمنامه 3 باشد.
قانون شماره 4: استفاده از توصیفات میان دیالوگ برای دیالوگهای طولانی
بهتر است چنانچه بنا به هر دلیلی، دیالوگ یک فرد بیش از حد استاندارد بود، بین دیالوگ از توصیفات صحنه کوتاه استفاده کنید تا امکان خوانش راحت‌تر و سریعتر دیالوگ برای خواننده فراهم شود. البته باید توجه کنید که توصیفات میان دیالوگ باید کاملا در خدمت پیش برد داستان باشد. در غیر اینصورت اگر استفاده نکنید بهتر است.
مثال:
داخلی – دفتر لارچ – روز
ما با دکتر لارچ وارد دفترش می‌شویم، جایی که لارچ پسرخوانده جدید یک زوج را به آنها نشان می‌دهد. نام پسرک هومر است. او در بازوان دکتر آرمیده و لبخند زده است.
لارچ: راستش رو بخواهید، ما یک مشکل بزرگ داریم.
پسرک به دکتر نگاه می‌کند.
لارچ: اسمش هومر ولزه.
دکتر پسرک را به دستان زوج می‌سپارد.
لارچ : من اسمش رو به یاد نویسنده یونانی، هومر گذاشتم. حتما هومر رو که می‌شناسید؟
زوج با تردید به دکتر نگاه می‌کنند. گویا تا به حال نام هومر را نشنیده اند.
لارچ: نام فامیلیش رو ولز انتخاب کردم، چون از نظر من اون آدم بسیار عمیقیه.
زوجین با افتخار به فرزندخوانده شان گاه می‌کنند.
قانون شماره 5: دیالوگ هدفمند
دیالوگ می‌بایست حداقل یکی از اهداف زیر را برآورده سازد:
- به پیش راندن داستان
- آشنایی بیشتر با کاراکتر
- انتقال اطلاعات
- ایجاد تنش میان کاراکترها
- برانگیختن احساسات
بنابراین اگر یک دیالوگ هیچکدام از اهداف بالا را برآورده نسازد، باید بدون درنگ حذف شود. فیلمنامه جای “چیت چَت” یا همان اضافه گویی و صحبتهای سطح پایین نیست. همچنین فیلمنامه جایی نیست که بخواهید ادبیات خود را به نمایش بگذارید. قرار نیست با فیلمنامه تان مارک تواین یا آنتوان چخوف بعدی باشید. بعد از اتمام نگارش دیالوگ‌ها، تک‌تک دیالوگ‌ها را مورد بررسی قرار دهید و ببینید آیا حداقل یکی از اهداف بالا را برآورده می‌سازند؟
اگر دیالوگ فقط یکی از اهداف را دنبال می‌کند، از خود بپرسید آیا می‌توان تغییری اعمال کرد تا هدف‌های بیشتری را پوشش دهد؟
