- پیام رسان – ابزار انتقال پیام متحول کننده: کنش ظاهری
- نظرات
پیام رسان – ابزار انتقال پیام متحول کننده: کنش ظاهری
تا بدین جا، ما بیشتر روی فعل “هل دادن” تمرکز داشتیم. اما خیلی اوقات، فقط قضیه اصلی، کلام و دیالوگ پیام رسان نیست. پیام میتواند توسط یک اقدام و عمل ظاهری پیام رسان منتقل شود.
جری مک گوایر یکی از نمونههای موفق این تکنیک است. در فیلم، جری روابط پر افت و خیزی با تنها مشتری اش، راد تایول دارد. در انتهای فیلم، راد که به توصیه جری مبنی بر بازی بر اساس احساس تا عقل عمل میکند، تبدیل به ستاره میدان میشود. اگرچه در یکی از بازیهای پلی آف، راد به شدت تکل میشود و آنطور که به نظر میرسد کارش تمام است. اما او نه تنها از زمین بر میخیزد که حتی یک سری حرکات آکروباتیک تماشاگر پسند نیز انجام میدهد.
وقتی جری این بهبودیافتگی سریع و مبهوت کننده را میبیند، متوجه میشود که تمام این زندگی بدون داشتن یک همراه به نام همسر و یا خانواده بیمعنی است. یک انگیزه برای دوباره ایستادن. کسی که بتواند همه چیز را با او به اشتراک بگذارد. او هم نیاز به بهبودیافتگی آلام دارد. و یک انگیزه به نام دوروتی شاید او را نیز درست کند. در نتیجه مشاهده تجربهای متعالی ساز (یعنی احیای مجدد راد) زندگی قهرمان نیز متحول میشود.
یکی دیگر از مثالها، فیلم عروسی خراب کنها میباشد. جان دوباره رابطه خود با کلیر را آغاز میکند. آن هم بعد از به هم زدن مراسم عزاداری با چاز رینولد. یک عروسی خراب کن حرفه ای. این پیشرفت احساسی، نه تنها منتهی به یک سخنرانی زیبا از جانب ویل فارل میشود، بلکه اعماق تاریک قلب جان را نیز روشن میکند.
او در مراسم ازدواج جرمی با خواهر کلیر اعتراف میکند: ” من همین تازگیها یک مراسم عزاداری رو خراب کردم، البته ایده اصلی مال من نبود اما… من اون بیوه بیچاره رو دیدم، و فهمیدم که ما بالاخره کسایی که دوست داریم رو روزی از دست میدیم. این راه و رسمشه دیگه. اما.. ” او سرش را تکان میدهد ” من نه… الان نه. چون کسی که بی نهایت عاشقشم الان کنارم ایستاده و نمیخوام حالا حالاها از دستش بدم “
پیام رسان – ابزار انتقال پیام متحول کننده: فعل، نیاز واقعی قهرمان یا شی خارجی
باید توجه کنید که همیشه لازم نیست پیام قهرمان از طریق یک شخص منتقل شود. گاهی پیام از طریق یک فعل، مقصود یا یک شی خارجی دریافت میشود.
مثلا در فیلم حس ششم، شی مرتبط یک نوار ضبط شده است که تمامی بخشهای درمانی بیماران در آن ذخیره شده اند. به خاطر همین نوار است که مالکوم سرانجام میفهمد که بیمار کنونی او حقیقت را میگوید (جوانکی که ارواح را میبیند) و همچنین مکالمات بیمار قبلیش که به او شلیک کرده بود نیز در همین نوار قرار داشت. کسی که مبتلا به مرضی مشابه بود.
در انیمیشن up، این شی یک دفترچه خاطرات است. پر از نقاشیهای همسر فقید قهرمان داستان. در ابتدای پرده سوم، کارل آن را ورق میزند. طبق عادت همیشگی. با حسرتی برای تمام آن ماجراجوییهایی که او و الی انجام نداده اند. چون زندگی روزمره امانشان نمیداد.
اما اینبار با همیشه فرق داشت. او در این نقش و نگارها متوجه شد که ماجرای زندگی معمولی آنها، کم ماجرایی نبوده است. او کشف میکند که اساس زندگی طولانی آن دو با هم خودش فی نفسه، یک ماجراجویی شگفت انگیز بوده که همیشه از آن غفلت می کرده. در این اثر تحسین برانگیز پیکسار، به صورت بسیار ظریف و زیبا، از دفترچه خاطرات به عنوان پیام رسان استفاده شده است.
یک نکته مهم: سعی کنید از یک پیام رسان استفاده کنید و نه بیشتر. در غیر اینصورت ممکن است پیام بعد از پیامد، مصنوعی به نظر آید یا اضافه. اگر یکی از پیام رسانها به اندازه کافی تاثیر گذار باشد، از اینکه چند پیام رسان را همزمان بکار ببرید بهتر است.
در فیلم Top Gun این اشکال وجود دارد. تشویق و انگیزش قهرمان از جانب همسر بهترین رفیقش. انگیزش از سمت معشوقه اش. از سوی رقیب شرورش و از سوی راهنما و مرشدش.
و همه یک پیام را میدهند: “تو باید به بازی برگردی.” استفاده از این همه پیام رسان فقط باعث کندی ریتم داستان میشود.