- پلات نمادین ( پلات تماتیک، پلات ذهنی، ضد پلات)
- نظرات
ادامه از قبل
پلات شاهد ماجرا
در این پلات ما یک پروتاگونیست فعال و اکتیو نداریم. به جای او، یک شخصیت فرعی داریم که ماجراها را شکل میدهد و پروتاگونیست اصلی او را همراهی میکند. موفقیت این نوع پلات در ادبیات نشان میدهد که همیشه نیازی نیست که یک قهرمان با یک هدف و نیاز قوی داشته باشیم تا مخاطب را برای دنبال کردن ادامه ماجرا ترغیب کند.
نمونه آثار: کتاب در جستجوی آلاسکا (جان گرین) کتاب چه ها دیدم و چگونه فریفتم (جودی بلاندل) کتاب ربکا ( دافنه دوموریه)
پلات نمادین ( پلات تماتیک، پلات ذهنی، ضد پلات)
در این نوع پلاتها، مخاطب باید آماده تجربه های فکری و ذهنی زیادی باشد. به جای هر گونه روابط علی و معلولی فیزیکی و قابل مشاهده، در این پلات بیشتر از تصاویر، تم و فکر و ایده و مفاهیمی عمیق برای ارتباط معنادار میان صحنه ها و سکانس ها استفاده میشود. این پلات بیشتر استدلالی ست و همیشه X دلیل Y نیست بلکهX در یک رابطه نمادین با Y قرار دارد.
نمونه آثار سینمایی: زندگی در یک روز 2011، درخت زندگی 2011، خط سرخ باریک 1998، چونکینگ اکسپرس 1994، زندگی بیدار 2001
درخت زندگی
- کارگردان ترنس ملیک
- نویسنده ترنس ملیک
- مدت فیلم 139 دقیقه
نقد و خلاصه فیلم ( نقل از naghdefarsi.com): این فیلم موضوعی برای خودش دارد و وقتی که دچار قصور میشود، حتی همین را هم به یک شکل جالب انجام میدهد و نشانی از بچگی در آن دیده نمیشود. این فیلم در هسته مرکزی خود، یک درام کوچک و شخصی با موضوع بالغ شدن یک بچه و درباره تحول کودکی است که در دهه ۱۹۵۰ زندگی میکند و از جاده کودکی به سمت نوجوانی میرود. درخت زندگی وقتی در این محدوده ها میماند، به بهترین فیلمی که مالیک تاکنون برای ارائه کردن داشته تبدیل میشود. ولی وقتی تغییر جهت میدهد و با موضوعاتی نظیر معنویت و کیهان شناسی و تناسخ شخصیت اصلی در آینده مماس میشود، از درجه موفقیتش کاسته میشود. ولی از همه این حرف ها گذشته، نظر کلی که میتوان در مورد این درخت زندگی داشت، این است که فیلم به طرز نفسگیری زیبا و به طرز شگفت انگیزی قوی است.
بخش اعظم درخت زندگی درباره شخصیت «جک اوبراین» (هانتر مک کراکن) است؛ او در خلال سال های عمرش سعی میکند معصومیت دوران جوانی را از حسابگری و مصلحت اندیشی دوران بزرگسالی جدا کند. هانتر که برادر بزرگ تر ۲ برادر دیگر است، سنگینی انتظارات پدر و مادرش را برگرده خویش احساس میکند و حس نفرت در او ایجاد میشود. او پدر عبوس خود (براد پیت) را به شکل یک دیکتاتور میبیند و مادر خود (جسیکا چستن) را به شکل آدمی ضعیف میبیند که در برابر همسرش ایستاده است.
جک هر چقدر بزرگ تر میشود، بیشتر دستخوش خشم میشود. تا این که به نقطه شکست و فروپاشی میرسد. در عین حال، با این که بخش اعظم حوادث روزمره از دید جک نشان داده میشود، فصل هایی از داستان هم رزرو شده است تا از منظر پدر و مادر او نشان داده شود و همین باعث ایجاد تقارن در شخصیت پردازی میشود و به تماشاگر این اجازه داده میشود به این نتیجه برسد که شاید بتوان گفت اوبراین ها برای کسانی که در مناطق روستایی تگزاس در دهه ۱۹۵۰ زندگی میکنند، یک خانواده «عادی» محسوب میشوند. مادر، نقش تربیت کننده را دارد و پدر هم اهل کتک زدن است، ولی هر دو آنها بچه هایشان را به شیوه خودشان دوست دارند و در این بین مادر مهر و محبتش از پدر بیشتر است.
درخت زندگی داستان خانواده ی اوبرین و 3 فرزندشان را در دهه ی 50 میلادی را روایت میکند. آقای اوبرین ( براد پیت ) مردی افسرده و خسته از روزگار است که فشار زندگی و ناملایمات اجتماعی باعث شده تا او راه و روش خشن و بد بودن را به فرزندانش آموزش دهد. آقای اوبرین به فرزندانش یاد میدهد تا به هیچ کس اعتماد نکنند، هیچ خوبی را بی دلیل نپذیرند و در یک کلام احساسات خوب را در خودشان به حداقل برسانند.
اما خانم اوبرین ( جسیکا چستین ) دقیقاً برعکس همسرش رفتار میکند. او به عشق و خوبی اعتقاد دارد و به فرزندانش یاد میدهد تا همه مسائل روزمره را به فال نیک بگیرند. خانم اوبرین با توجه به آموزه های غلط پدر فرزندانش، به هر نحوی قصد دارد تا از فرزندانش، مردانی خوش قلب و مفید برای جامعه بسازد. در بطن این کشمکش های آموزشی خانم و آقای اوبرین، جک، که پسر بزرگ خانواده است، قرار دارد.
جک نوجوانی است که در این سن احتیاج به حمایت و تثبیت رفتارهای والدینش در برقراری ارتباط با او دارد، اما تنها چیزی که تابحال نصیبش شده، اظهارات متناقض والدینش از تعریف زندگی بوده است. به سالها بعد میرویم، جک حالا یک فرد میانسال ( با بازی شان پن ) است که با همسرش رابطه خوبی ندارد و همچنین نمیتواند با آسمانخراش های شهر و انسانهای پیرامونش ارتباط برقرار کند. جک در پی آموزه های دوران کودکی خود، هنوز نتوانسته تعریفی از جامعه و نحوه زندگی در آن برای خود ترسیم کند که سبب شده تا او تبدیل به شخصیتی به شدت منزوی شود و…