توسعه دهنده نرم افزار اوران ، ورود

گزینه‌های دراماتیک ورود به داستان

  • گزینه‌های دراماتیک ورود به داستان
  • نظرات

گزینه‌های دراماتیک ورود به داستان

پس از آنکه استراتژی خود را برای ورود به داستان مشخص کردید، حال نوبت به گزینه‌های معروف دراماتیک ورود به داستان است.

6 گزینه مهم دراماتیک بدین‌ ترتیب اند:

  • گزینه اول: رویارویی، درگیری و تقابل
  • گزینه دوم: سورپرایز
  • گزینه سوم: شوک
  • گزینه چهارم: رمز و راز
  • گزینه پنجم: تعلیق
  • گزینه ششم: چرخش

گزینه اول: رویارویی، درگیری و تقابل

از تنش و درگیری استفاده کنید. به ابتدای فیلم فارگو دقت کنید. یک مرد وارد کافه ای قدیمی ‌می‌شود و روبروی دو گانگستر می‌نشیند. آنها ابتدا در مورد خلف وعده در قرار و مدت زمان انتظار بحث می‌کنند. این بحث به بحث دیگری در مورد پول می‌انجامد. این صحنه تنش زاست. به نظر ایجاد تنش‌هایی اینگونه، از ضعیف‌ترین راه‌ها برای شروع است اما بهتر از هیچ است. تنش زمانی قلاب است که شما از قبل کاراکترها را بشناسید و تفاوت‌های آنها را قبلا بدانید و دلیل برخورد آنها را بدانید. پس اگر می‌خواهید از این روش استفاده کنید، مطمئن باشید که داستان را به خوبی تجهیز کرده باشید. با اینکار با یک تیر دو نشان زده اید. در فیلم فارگو، صحنه آغازی نه تنها باعث ایجاد یک برخورد شدید می‌شود، بلکه زمینه آدم ربایی همسر قهرمان نیز در همین صحنه دیده می‌شود که همان قلاب داستان است.

آغازهای درگیرانه معمولا با یک کنش یا توصیف لوکیشن آغاز می‌شوند و بعد مخاطب را وسط یک موقعیت دراماتیک پرتاب می‌کنند. مثلا صحنه آغازین فیلم روانی 3 اینگونه است: راهبی فریاد می‌زند ” خدایی نیست ” که همین باعث ایجاد تنش در آن معبد و مابین سایر راهبان خواهد شد.

یک نمونه از این گونه آغازها، صحنه افتتاحیه فیلم 7 دوست دختر است: تیم در رختخواب با دوست دخترش. تلفنش زنگ می‌خورد. دختر می‌گوید: جوابش را نده. او جواب تلفن را می‌دهد. عشق زندگی اش لورا است. لورا می‌گوید: من در حال رانندگی به سوی مجلس عروسی ام هستم و فقط یه مرد هست که می‌تونه منو از این تصمیم منصرف کنه. تیم دخترک را روی تخت رها می‌کند. به لورا می‌گوید: می‌تونی یک ساعت دیگه زنگ بزنی؟ الان وقت خوبی برای حرف زدن نیست. دوست دخترش می‌خواهد بداند او دارد با چه کسی تلفنی حرف می‌زند. تیم او را نادیده می‌گیرد. به لورا می‌گوید: ببین من الان وسط یه کاریم… میشه نیم ساعت دیگه بهم زنگ بزنی؟  لورا می‌گوید: یا الان یا هیچوقت.  تیم به دوست دخترش نگاه می‌کند. باید تصمیم بگیرد. اینگونه است که مخاطب درگیر تصمیم تیم می‌شود.

 ادامه مطلب …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

16 − 6 =

Next

مقالات مرتبط