- انواع موانع پیش روی کاراکتر در جهت خلق داستان
- نظرات
انواع موانع پیش روی کاراکتر در جهت خلق داستان
انواع موانع پیش روی کاراکتر در جهت خلق داستان
سختیهای فیزیکی
مشکلات فیزیکی شامل بیماریها، جراحات، مرگ و تهدید و در معرض هر یک از این بلایا قرار گرفتن است. مصائب فیزیکی معمولا در ژانرهای اکشن و ماجراجویانه نمود دارند. به نظر هیچ مشکلی حادتر از روبرو شدن با مرگ نیست، چه مرگ خود کاراکتر و چه مرگ محبوب او
آرزو و خواسته
همه کاراکترها آرزوها و خواستههایی دارند که تحقق نیافته است. خیلی از این خواستها روشن و واضح است و بعضی مخفی و نهان. گاهی همین خواستههای محقق نشده است که کاراکتر را در داستان به جلو هدایت میکند
سوء تفاهم و فریب
برای یک کمدی اسکروبال، سوء تفاهم از موانع موردعلاقه به شمار میرود. معمولا کاراکترها دچار سوء تفاهم میشوند یا به هم دروغ میگویند. و جهان بینی شان بر اساس این سوء تفاهمات، نادرست شده و تنش در داستان ایجاد میشود.
جا به جایی موقعیت
وقتی یک کاراکتر در یک مکان یا موقعیت ناشناخته قرار میگیرد، با تنش و مانعی به نام جا به جایی موقعیت روبرو میشود. بهترین مثال در این مورد فیلم ” Lost In Translation ” مي باشد. این تغییر مکان یا موقعیت میتواند بزرگ یا کوچک باشد. بزرگ مثل انتقال کاراکتری به آینده و کوچک مثل ورود فردی تازه به گروه.
موانع ارتباطی
روابط همه جا وجود دارد. هر رابطه ای داستان جالبی پشت سر خود دارد. رابطه با خانواده، با دوست، همکار یا یک حیوان خانگی. این روابط در هنگام مواجهه طرفین رابطه پرداخت میشوند و استحکامشان سنجیده میشود. وقتی در یک رابطه اشکالی ایجاد میشود، کاراکترها باید چاره ای بیاندیشند. یا باید شرایط رابطه را تغییر دهند یا خود را تغییر دهند یا رابطه را قطع کنند.
در حالیکه تنش و کشمکش داستان را به جلو میراند، این نوع مشکلات سبب رشد کاراکتر خواهند شد. اگر چه این خود مشکلات نیستند که اهمیت دارند بلکه چگونگی برخورد کاراکتر با این مشکلات مهم است. اگر کاراکتری خلق کنید که هیچ نگرانی ندارد، و هیچ مشکل و تنشی را احساس نمیکند، طبیعتا نباید از مخاطب انتظار همراهی داشته باشید. زیرا او دیگر انگیزه و علاقه ای به کاراکتر و داستان شما ندارد.
استفاده از این نوع موانع و مشکلات برای پرورش شخصیت به معنی کند وکاو در شخصیت او میباشد. در مقام یک نویسنده باید راهی برای واکنش کاراکتر به آن موانع بیابید. و اینکه این واکنش چه تغییراتی را میطلبد. اگر یک کاراکتر در دو موقعیت یکسان یک تصمیم اتخاذ کند، به این معنی است که کاراکتر رشد نیافته است.
این طبیعی است که مخاطبین خودشان را به جای کاراکترها تصور کنند و از خود بپرسند اگر ما جای آنها بودیم چه میکردیم. اما شما باید آنها را قانع کنید که راه حل کاراکتر در قبال آن مشکل خاص، با توجه به شرایط و همچنین با توجه به پیشینه او و سایر کاراکترها منطقی بوده است.