- 7 روش غلبه بر بلاک ذهنی
- نظرات
[layerslider id=”34″]
———————————————————————————————————–
روشهای مقابله با بلاک ذهنی در هنگام نوشتن
نوشته : چاک سم باچینو
اگر در هنگام نوشتن با بلاک ذهنی روبرو شدید، به هیچ عنوان وحشت زده نشوید. این مورد برای تمام نویسندگان، حتی نویسندگان شهیر، دم به دم رخ میدهد. و غلبه بر این مشکل بر خلاف تصور نویسندگان بی تجربه، بسیار آسان است. خود من بارها میان داستان گیر کرده ام. علاقه و هوس خودم را نسبت به ادامه داستان از دست داده ام و به هیچ عنوان نمیتوانستم حتی یک کلمه بنویسم و اصلا رغبتی هم نداشتم. به مانیتورم زل میزدم، بدون آنکه حتی یک کلمه به ذهنم خطور کند. ذهنم کاملا قفل کرده بود. و من هم مثل شما خوب میدانم که چقدر این مرحله از نوشتن یک داستان، خسته کننده، نا امید کننده و زجرآور است. بعد از بیست سال تجربه نوشتن تریلرها و رمانهایترسناک ماوراالطبیعه، چندین متد برای فرار از شر این وضعیت آموخته ام. 7 روش قوی برای غلبه بر بلاک ذهنی را استفاده میکنم و توصیه میکنم شما نیز چنین کنید.
- از هر چه تا کنون در حال نوشتن آن بودید دوری کنید و کاری خلاقانه غیر از نوشتن آن داستان یا فیلمنامه را آغاز کنید. نقاشی کنید. دفترچه خاطرات بنویسید. اگر فنی هستید، به کارگاه خود بروید و چیزی
بسازید. هر فعالیت خلاقانه ای به غیر از نوشتن آن متن را برای ساعتها یا روزهای بعد انجام دهید و سپس نوشتن را مجددا آغاز کنید. معمولا من وقتی در نوشتن پروژه ای گیر میکنم، نقاشی میکشم یا به وبلاگم یا سایتم سر میزنم. سر زدن به پروژهها و کارهای خلاقانه دیگر، واقعاً بر قوه خلاقیت من تاثیر مثبتی میگذارد. کلید اصلی این متد اینست که روند خلاقیت ذهن هرگز نباید متوقف شود. این یعنی نباید کاملا نا امید شده و دست روی دست بگذارید و مثلا بروید سیگار بکشید یا تلوزیون نگاه کنید.
- نوشتنِ آزاد… روزی 15 دقیقه، هر چیزی را که به ذهنتان میرسد به روی کاغذ بیاورید. از وسواس روی املا یا ویرایش صحیح و هر نوع قید و محدوده ای پرهیز کنید. آزادانه بنویسید. به ذهن خود اجازه دهید کاملا تصادفی و رندوم نوشتن را آغاز کند. مدام موضوعها را تغییر دهید. شما میتوانید رویدادها را با همترکیب کنید. این فعالیت ذهنی مدام کلمات تازه را باترکیب جدید وارد مغز شما میکند و فرصت
پیدایش روی صفحه کاغذ و یا مانیتور شما را به آنها میبخشد. برای یک هفته اینکار را انجام دهید و دوباره به سمت پروژه خود بازگردید. یکی از روشهای جایگزین نیز اینست که میتوانید 15 تا 20 دقیقه به صورت آزاد بنویسید و سپس ناگهانی به پروژه خود بازگردید. در مورد خود من، بعضی از همین نوشتههای آزاد، سبب خلق کتابهای جدیدی شدند. این شگفت انگیز است. ( توجه: این همان متدی است که در بخش “تولید رویداد تصادفی” نرم افزار شهرزاد نیز استفاده میشود. و میتوانید در این خصوص، کمک بسیار حرفه ای از نرم افزار شهرزاد دریافت نمایید)
- بدن خود را ورزش بدهید. برقصید، یوگا یا تای چی تمرین کنید. این به نظر کمی مسخره میآید اما وقتی بدنتان را به تحرک وادارید و آن را وارد جریان زندگی کنید؛ جریان سیال ذهنتان نیز جاری خواهد شد.
مدیتیشن کنید و از نفسهای بلند و عمیق بهره برید. یک ذهن رلکس و آرام مطمئنا بازتر و خلاقتر خواهد بود. یک ذهن باز تصورات بازتری هم خواهد داشت. شما به مدت طولانیتری قادر به تمرکز هستید، وقتی که در حالت آرامش به سر میبرید. گاهی من کاملا نوشتن را رها میکنم و به تمرین یوگا و نفس کشیدن میپردازم. و هنگامیکه دوباره دست به قلم میشوم، همه چیز خلاقانهتر رقم خواهد خورد.
- عوامل حواس پرت کن را نابود کنید. هنگامیکه میخواهید بنویسید، تلفن خود را خاموش و از دسترس خودتان نیز خارج کنید. ارتباط با اینترنت را قطع کنید. محیط کاریتان را کاملا تمیز و منظم نگاه بدارید. یک میز
شلخته و نامنظم، ذهن را نیز شلخته و نامنظم میکند. باید وقتی در پروسه نوشتن هستید، اینکار حدوداً سه تا چهار ساعت پی در پی انجام گیرد. یعنی هر جلسه، 3 تا 4 ساعت. از نزدیکان خود بخواهید زمانی که وارد فاز نوشتن میشوید، از مزاحمت بپرهیزند یا زمانی بنویسید که همه خانواده یا هم خانهها در خواب هستند. ببینید در کدام ساعات از شبانه روز کمترین میزان مزاحمت و حواس پرتی را خواهید داشت.
- صبح زود بنویسید. وقتی که صبح بر میخیزید، مغز شما در حالت تِتا قرار دارد.
همان موجی که وقتی رویا میبینید نیز بر مغزتان مسلط است. به تجربه شخصی من، بهترین زمان نوشتن برای من هنگامه سحر و حدود ساعت 4 تا 5 بامداد رخ میدهد. و من همیشه حیرت زده ام که چگونه ذهن نیمه خواب من میتواند نتایجی چنین شگفت انگیز را رقم بزند.
- در حال خواب هم بنویسید. ذهن ناخودآگاه شما همیشه راه حلها و نقشههای نجاتی را در خود جای داده است، حتی وقتی شما در خواب هستید. ممکن است برای هر یک از ما در طول زندگی چنین حالتی
پیش آمده باشد که راه حل مشکلی به ظاهر لاینحل را در خواب یافته باشیم. گاهی وقتها من 15 تا 30 دقیقه قبل از خواب، از ادامه نوشتن باز میمانم و ذهنم قفل میشود، به رختخواب میروم و همانطور که میخواهم بخوابم، به مشکل پیش آمده در داستان میاندیشم. معمولا وقتی صبح روز بعد بر میخیزم، مشکل در ذهنم حل شده است و به روند نگارش باز میگردم و جریان سیال ذهنم جاری میشود. در این حالت، صحنه رویداد را از زاویه دید تازه ای میبینم و یا کاراکترهای من چیزی میگویند و یا کاری میکنند که داستانم به راه تازه و هیجان انگیزی کشیده شود.
- اگر هیچکدام از 6 روش قبلی کار نکرد، من از اسلحه شماره یک خودم استفاده میکنم. تکنیک لیوان آب. قبل از خواب یک لیوان آب پر کنید. آن را در دست نگاه دارید و تصمیم خود را با او در میان بگذارید! به عنوان مثال به او بگویید: تصمیم من برای فردا اینست که قوه خلاقانه خود را آزاد کنم و متن درخشانی بنویسیم.
میخواهم در بهترین حالت از جریان ذهنم قرار بگیرم. من تمامی مشکلات داستانم را در زمان خواب و در رویا حل خواهم کرد. حالا نصف لیوان آب را میل کنید و نیمی دیگر را بالای سرتان قرار دهید! بخوابید. وقتی بر میخیزید، بلافاصله نیمه دیگر لیوان را نیز سر بکشید. سپس به سرعت به سراغ کامپیوتر و یا دفترچه خود بروید و حداقل یک ساعت را بدون حواس پرتی و انجام کاری دیگر، به نوشتن بپردازید. این شاید به نظر خیلی ماورا الطبیعی و احمقانه به نظر برسد، اما برای شخص من، همیشه نتایج جالبی به بار آورده است و بلاک ذهنی من، هر بار با این روش مرتفع شده است. گاهی همان صبح روز بعد به پاسخ رسیده ام و در موارد دیگر، نهایتا تا 72 ساعت جواب گرفته ام.