- انواع پلات در فیلمنامه و نمونه ای سینمایی
- نظرات
ادامه از مقاله قبل
پلات زنجیره ای
در این نوع پلات ها هیچ پروتاگونیستی یافت نمیشود که هدفی به خصوص داشته باشد. اما به جای او، مجموعه ای از کاراکترها یا موقعیتها در بافت علت و معلولی داستانی معرفی میشوند که در آن، یک مورد فیزیکی یا قابل درک از یک کاراکتر به کاراکتر بعدی منتقل میشود.
نمونه آثار سینمایی: ویولن قرمز 1998، بیست دلار 1993
ویولن قرمز
- کارگردان فرانسوا جرارد
- نویسنده دن مککلر، فرانسوا جرارد
- مدت فیلم: 131 دقیقه
خلاصه فیلم:
(منبع : سایت نقد فارسی)
ویولن قرمز درباره ویولنی است که طی چند قرن دست به دست میگردد و سرنوشت شومی را برای مالکانش رقم میزند. ماجراها از قرن ۱۷ میلادی و از ایتالیا آغاز میشود. مردی به نام بوزتی ویولن بینظیری را برای پسر هنوز به دنیا نیامدهاش میسازد، اما همسر او در زمان زایمان به همراه فرزندش از دنیا میرود. وی تصمیم میگیرد آن ویولن را با خون همسر مردهاش جلا دهد. یک قرن بعد ویولن به دست پسرکی یتیم میافتد، اما وی هنگام نواختن آن در یک مجلس میمیرد. در قرن ۱۹ مردی انگلیسی که استاد موسیقی است، ویولن را به دست میآورد. او میخواهد بهترین موسیقی خود را برای نامزدش بنوازد اما ویولن طی یک حادثه آسیب میبیند و آن مرد خودکشی میکند. پیشخدمت وی ویولن را به چین میبرد. در زمان انقلاب فرهنگی که نگهداری سازهای غربی در چین جرم است، مردی آن را میخرد و به معلم موسیقی خود میدهد. پس از مرگ وی، دولت تمام سازهای او را مصادره میکند و آنها را در مونترال به حراج میگذارد. مردی به نام چارلز (ساموئل ال جکسون) به قدمت ویولن پی میبرد و آن را فاش میکند. حاضران در حراجی به تکاپو میافتند تا آن را بخرند، غافل از این که چارلز ویولن اصلی را با بدلش عوض کرده است.
پلات عبرت آموز
در اینگونه پلاتها قهرمانی وجود ندارد و معمولا کاراکتر در تضاد با رشد و تعالی پیش میرود. در این گونه پلاتها معمولا از کاراکترهای اصلی، اعمال وحشتناک و خشونت آمیزی سر میزند. در این پلاتها این مخاطب است که به پروتاگونیست تبدیل میشود و باید کاراکتر اصلی را ارزیابی کند و او را قضاوت کند و معمولا این مخاطب است که باید بر مبنای تفکر خویش پایان و نتیجه را در ذهن خود رقم بزند.
نمونه آثار: کتاب نابخشودنی از کریس لینچ، کتاب اسلحه ای به آن پسر بده از تاد استراسر
پلات گروه محور (چند آوا)
این پلات چندین کاراکتر اصلی در یک لوکیشن دارد که تقابل و کشمکش همراه با چند صدایی بودن و تضاد در جهان بینی شان، درک متفاوت را شکل می دهد و کاراکترها بدون برتری کلی بر هم، شخصیت پردازی میشوند. معمولا هدف در اینگونه پلات ها وجود دارد. اما پایه پلات بر مبنای شخصیت هاست که در قالب یک جامعه (دوست، همکار، هیئت منصفه و…) دور هم جمع شده اند.
نمونه آثار سینمایی: دوازده مرد خشمگین 1957، اندوه بزرگ 1983، نشویل 1975، دختران زیبا 1996
12مرد خشمگین
- کارگردان سیدنی لومت
- نویسنده رجینالد رز
- مدت فیلم 96 دقیقه
نقد و خلاصه فیلم: (منبع : سایت نقد فارسی)
دوازده مرد خشمگین که به اشتباه با نام «۱۲ مرد خشن» نیز شناخته شده است، فیلمی درام محصول سال ۱۹۵۷ آمریکاست که براساس داستانی تلویزیونی به همین نام نوشته رجینالد روز و به کارگردانی سیدنی لومت ساخته شده است. داستان درباره هیئت منصفه دادگاهی متشکل از دوازده نفر است که بایستی درباره گناهکار بودن یا بیگناهی جوانی به حکم قتل تصمیمگیری کنند. فیلم به دلیل اینکه تنها از یک لوکیشن و دوازده بازیگر اصلی استفاده کرده است، مورد توجه میباشد. همچنین شخصیت مثبت این فیلم (تصمیم گیرنده شماره ۸) در لیست پنجاه قهرمان برتر تاریخ سینما قرار دارد.
کاراکترها در «۱۲ مرد خشمگین» نامی ندارند و از ابتدا تا به انتها آنها را براساس شماره ایی که دارند، خطاب میکنند. در این بین تنها هنری فوندا و جوزف سویینی هستند که در انتهای فیلم تماشاگران را آگاه میکنند که نامشان به ترتیب دیویس و مک کاردل است.
نوجوانی هجده ساله از اهالی آمریکای لاتین متهم به قتل پدرش گردیده است. شواهد نشان میدهد که او با ضربات متعدد چاقو، پدر خود را به قتل رسانده است. گرچه نوجوان که به نظر ضعیف و افسرده حال میرسد این اتهام را قبول ندارد، با این حال وجود چاقویی در محل وقوع حادثه که متعلق به نوجوان مذکور است و او ادعا میکند آن را مدتی قبل گم کرده و خبری هم از محل آن نداشته است، به عنوان مدرک جرم، دلیلی برای مجرم شناختن او از سوی دادگاه شده است. حال دوازده مرد از طبقات مختلف اجتماعی به عنوان اعضای هیئت منصفه دادگاه، مأمور تصمیم گیری نهایی درباره این پرونده شدهاند.
اگر آنها فرد متهم به قتل را محکوم نمایند، وی باید روی صندلی الکترونیکی اعدام شود. در فرایند رأی گیری، یازده نفر از اعضای هیئت منصفه رأی به محکومیت و در نهایت اعدام نوجوان میدهند. اما در این بین یک نفر از آنان، یعنی تصمیم گیرنده شماره ۸ (با بازی درخشان هنری فوندا) رای بر بی گناهی متهم میدهد و پیشنهاد صحبت و بحث در این باره را روی میز می گذارد. با پیشروی ماجرا در اتاقی که اعضای هیئت منصفه آن در فضای عصبی مشغول بحث و بررسی پرونده هستند، قصه فیلم شکوفا میشود و به صورت مطالعهای استادانه درباره شخصیتهای پیچیدهای در میآید که به عنوان عضو هیئت منصفه میخواهند رأی نهایی را صادر کنند. پسزمینه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هریک از این اعضا، باعث واکنشهای مختلف آنان در زمان حال میشود. در چنین موقعیت و اوضاع و احوالی است که شماره ۸ تلاش دارد بقیه همکارانش را متقاعد کند که رأی آنها اهمیتی حیاتی دارد و نباید براحتی درباره آینده و زندگی دیگران تصمیم بگیرند و سرانجام پس از یک ساعت و نیم بحث پرونده کاملاً روشن میشود و هیئت منصفه رای بر بیگناه بودن متهم میدهد.