توسعه دهنده نرم افزار اوران ، ورود

نقاط عطف داستان ؛ پیچش ها و چرخش ها

  • نقاط عطف داستان ؛ پیچش ها و چرخش ها
  • نظرات

[layerslider id=”34″]

———————————————————————————————–

نقاط عطف داستان ؛ پیچش ها و چرخش ها

اگر حتی اطلاعات ناچیزی در مورد فیلمنامه نویسی داشته باشید، تا کنون متوجه شده اید که نویسندگان معمولا در مورد ساختار سه پرده ای و نقاط عطفی در انتهای پرده اول و دوم صحبت می کنند. و همینطور در خصوص نقطه میانی در میانه پرده دوم . اما این نقاط عطف چه کاربردی دارند؟ چگونه باعث چرخش داستان می شوند ؟

جهت پیشروی داستان، بر اساس خواسته ها و تصمیمات کاراکتر اصلی مشخص می شود. آنها برای رسیدن به خواستها و نیازهایشان کنش هایی را انجام می دهند و طی همین پروسه مخاطب نیز درگیر داستان آنها می شود. پس اگر می خواهید چرخشی در داستان ایجاد کنید ، باید در خواسته های کاراکتر تغییر ایجاد کنید .

دو نوع رویداد هستند که می توانند این تغییر را ایجاد کنند.

1- حرکت 2- افشاسازی

یعنی کاری که کسی انجام می دهد یا حقیقتی که توسط کسی کشف می شود، می تواند داستان را به سمت جدیدی هدایت کند .

و این تغییر می تواند راه رسیدن به هدف یا خود هدف را نیز تغییر دهد. این کار به چند طریق انجام می پذیرد که در اینجا به سه طریق آن اشاره می کنیم .

  • هدف به دست می آید و کاراکتر اصلی برای بدست آوردن هدفی سخت تر باید آماده شود.
  • کاراکتر به شدت به مانعی بر می خورد و باید تاکتیک یا استراتژی خود را تغییر دهد.
  • چیزی اتفاق می افتد که همه چیز را بر هم زده و محیط و شرایط را دگرگون می سازد.

حال با ترکیب آن دو نوع حادثه و این سه نوع تغییر، 6 حالت بوجود می آید :

  • یک حرکت به سوی هدف اولیه منتهی می شود که بعد از حصول هدف ، هدفی سخت تر جایگزین هدف اولیه می شود.

در نقطه میانی فیلم تسخیرناپذیران، الیوت نس و گروهش محموله الکل غیرقانونی را در مرز کانادا شناسایی می کنند و دفتر حسابداری را پیدا می کنند که می تواند مدرک خوبی برای به دام انداختن آل کاپون و فساد مالی او باشد ( هدف جدید) اما پیروزی آنها دیری نمی پاید، زیرا شاهد کلیدی آنها کشته می شود. هدف جدید سخت تر می شود .

در انتهای پرده اول فیلم لگالی بلوند ، اله وودز موفق می شود وارد دانشگاه حقوق هاروارد گردد تا بتواند دوست پسرش را از آن خود کند . اما برای او مشخص می شود که راهیابی به هاروارد به اندازه ماندن در هاروارد سخت و طاقت فرسا نبوده است . (هدف مشکل تر)

انتهای پرده دوم جنگ ستارگان ، با فرار موفقیت آمیز از “ستاره مرگ” همراه است . اما هدف اصلی در پرده سوم اینست که “ستاره مرگ” باید قبل از قرار گرفتن در محل مقرر برای نابودی قرارگاه شورشیان، نابود شود.

  • افشاسازی ، سبب دستیابی به هدف اولیه می شود ، اما با بدست آمدن آن ، هدفی سخت تر جایگزین هدف اولیه می شود :

در فیلم محله چینی ها ، وقتی جیک گیتز پی به انگیزه های وحشتناک پشت قتل پرونده جدیدش می برد، هدف جدیدتری برایش ایجاد می شود . او موفق به کشف عامل جنایت می شود اما حالا باید از دو زن در مقابل جنایتکار دفاع کند که هدفی به مراتب سخت تر می باشد .

  • یک حرکت باعث بوجود آمدن مانعی می شود و کاراکتر مجبور می شود تاکتیک یا استراتژی و یا روش کاملا جدیدی اتخاذ کند .

در نقطه میانی فیلم دوشیزه سانشاین کوچولو ، یک خانواده ناهنجار از جنوب غرب آمریکا، سفری را به مقصد لس آنجلس آغاز می کنند. دخترک جوان این خانواده می خواهد در مسابقه زیبایی کودکان شرکت کند . اما پدربزرگ خانواده در میانه سفر فوت می کند. آنها نمی توانند جسد او را همانجا بگذارند، به مسابقه رفته و بعدا برای تحویل جنازه بازگردند . از طرفی دخترک باید حتما در آن مسابقه شرکت کند . پس جنازه پدربزرگ را می دزدند و همراه با خود به لس آنجلس می برند.

  • کاراکتر می فهمد که در نوعی بن بست و گرفتاری ناجور گیر کرده و باید تاکتیک ، استراتژی یا روشی کاملا متفاوت با آنچه تا کنون داشته در پیش گیرد .

در پایان پرده اول توتسی ، وقتی مایکل می فهمد کسی به او بازی نمی دهد (افشاسازی)، تصمیم می گیرد لباس یک زن را پوشیده  و در یک سریال آبکی نقش زن اصلی را بازی کند . در نتیجه هدف اولیه او پذیرفته شدن به عنوان یک زن است . او با موانع زیادی روبه رو می شود و مجبور است کارهای طاقت فرسایی انجام دهد .

همچنین در پایان پرده دوم ، وقتی مایکل می فهمد مسئولین آن شوی تلوزیونی خواستار تمدید قرارداد او هستند ؛ باید راهی برای خلاصی از آن وضعیت پیدا کند . زیرا اگر این وضع ادامه پیدا کند ممکن است به دلیل جعل هویت از او شکایت شود.

  • یک حرکت کاراکتر را وارد محیط یا شرایطی کاملا جدید می کند .

در بازگشت به آینده ، نقطه عطف زمانی حاصل می شود که مک فلای که قصد فرار از تروریست ها را داشته ، مجبور می شود سفری به گذشته داشته باشد . هدف او از حالا به بعد بازگشت به آینده است . در این مورد ، حرکتی مهم رخ می دهد که کاراکتر را به فضایی کاملا جدید منتقل می کند.

همچنین در فیلم تایتانیک ، کوه یخی که باعث غرق شدن آن کشتی معروف می شود باعث ایجاد حرکتی مهم در داستان شده و آن حادثه مهم ، غرق شدن کشتی و ایجاد یک موقعیت کاملا جدید و غریبه برای کاراکترها ست .

  • کاراکتر کشف می کند که وارد یک فضای کاملا جدید شده است .

در روز موش خرما ، اولین نقطه عطف زمانی حاصل می شود که قهرمان می فهمد در یک حلقه زمانی گرفتار آمده است و یک روز بخصوص بارها و بارها برایش تکرار می شود . این فهم یکباره اتفاق نمی افتد . و آنقدر هر بار اطلاعات جدیدتری به دست او می رسد که سرانجام می فهمد در برزخ اعمال خودش گرفتار شده است .

همچنین در فیلم دروغگو دروغگو ، یک پسرک جوان آرزو می کند که پدر وکیلش فقط برای یک روز دروغ نگوید . نقطه عطفی رخ نمی دهد مگر زمانی که به دلایلی که قهرمان هم نمی داند دیگر نمی تواند دروغ بگوید . حال با این افشا سازی ، او هدف جدیدی به دست می آورد .

در نقطه میانی فیلم یک ذهن زیبا ، و در پایان پرده دوم فیلم باشگاه مشت زنی ، کاراکترهای اصلی می فهمند که از اختلالات روانی رنج می برند.

ادامه مطلب (کلیک کنید)

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − پنج =

Next

مقالات مرتبط