توسعه دهنده نرم افزار اوران ، ورود

مصاحبه با فیلمنامه نویس استفان اسکایا

  • مصاحبه با استفان اسکایا - قسمت اول
  • مصاحبه با استفان اسکایا - قسمت دوم
  • نظرات

مصاحبه با فیلمنامه نویس ” استفان اسکایا “

مترجم : توسعه دهنده نرم افزار اِوِران

بار دیگر با سری مصاحبات ” خب پس می خوای شغل منو داشته باشی ! ” مصاحبه ای با فیلمنامه نویس سینما و تلوزیون ، استفان اسکایا ترتیب داده ایم که حتما برای فیلمنامه نویسان مفید خواهد بود . در این سری از مصاحبه ها ، با افراد موفق در مشاغل مورد علاقه شما مصاحبه می کنیم و در مورد شغل آنها و توصیه های ایشان در این مورد که چگونه می توان آرزو ها را به واقعیت تبدیل کرد بحث می کنیم . یکی از آروزهای رایج نسل امروز فیلمنامه نویس شدن و رویای تبدیل ایده ها و افکار و کلمات درونی به موجودات و حوادث زنده ، روی پرده سینماست . رویایی که در آن ، در صفحه ای دو بعدی محتویات ذهن شما به ذهن کلیه مخاطبان در سراسر جهان انتقال خواهد یافت . متاسفانه برای اکثریت آن ها ، این رویا در حد تایپ چند صفحه پشت لپ تاپ تمام خواهد شد . ” در حال کارکردن روی یک فیلمنامه قوی هستم ! ” این هم جمله مرسوم این قشر است که مجبورند به همه اینگونه بگویند . اگر شما هم جزو این دسته هستید ، نکات مطرح شده در این مصاحبه برای شما مفید خواهد بود .

  • کمی درباره خودت بگو ( اهل کجایی ؟ چند سالته ؟ شغلت رو تشریح کن و بگو چند وقته مشغول این کاری ؟ )

من در مید وست به دنیا اومدم و بزرگ شدم . اما خانواده من اصالتا اهل نیوانگلند هستن . ما مدام به خاطر شغل پدرم از این شهر به اون شهر در حال اسباب کشی بودیم . نهایتا در دیتون اوهایو مستقر شدیم . برای کالج و ادامه تحصیلات به بوستون رفتم . و بعد از آن به هالیوود . یکم طول کشید ( 5 سال کار سخت و طاقت فرسا ) اما بالاخره به عنوان دستیار نویسنده در وست وینگ  استخدام شدم . کار کردن زیر دست ” آرون سورکین ” چندان بد نبود ، اما چیزی که زندگی منو عوض کرد ملاقات و همکاری با ” متیو فدرمن ” بود . ما سلیقه یکسانی داشتیم . در یک کانکس دردفتری کوچک (کمپانی وارنر) با هم کار می کردیم . کاری سخت در حدود 80 ساعت در هفته . حاصل این همکاری ها سرانجام نظر یکی از تهیه کننده ها را جلب کرد و او نیز مدیر برنامه هایش را در جریان گذاشت . سال بعد ما اولین پروژه تلوزیونی را گرفتیم و از آن موقع تا کنون با هم کار می کنیم . ما روی سریال های تلوزیونی مانند Jericho ،  Warehouse 13 ، Human target کار کردیم . اخیرا شروع به نگارش فیلم نامه فیلم های داستانی کرده ایم . در حال حاضر روی پروژه ای برای کمپانی Colombia Pictures و پروژه دیگری برای کمپانی New Line Cinema کار می کنیم .

  • چرا فیلمنامه نویس شدی ؟ از کی فهمیدی که شغل مورد علاقه ات اینست ؟

من همیشه حتی از دوران کودکی عاشق روایت داستان بودم . اما بزرگ شدن در شهری نظامی و مشاهده سریال Top Gun آن هم برای هزاران بار مرا قانع کرد که می خواهم در آینده به آکادمی Naval بروم و روزی خلبان F14 بشوم . اما در دوران دبیرستان ، دبیر ادبیات من توصیه نامه ای در خصوص من نوشت ، در آن حد تاثیر گذار که من متوجه ندای درونی خودم شدم … اینکه زندگی به تصویر کشیده شده در سریال Top Gun نه تنها غیر واقعی بود بلکه ذهنیات فیلمنامه نویسی بود که با هنرمندی زندگی خلبان های جتهای جنگی را آنگونه جذاب خلق کرده بود . خلبانی که برای دختران آواز می خواند ، دشمنانش را از میان بر می داشت و در نهایت جان هم نوعانش را نجات می داد . و او به عنوان یک نویسنده آنقدر کارش را خوب انجام داده بود که مرا به قلاب بیاندازد و رویای سالهای جوانی مرا بسازد . پس چرا من مانند او نشوم ؟

  • بهترین راه برای فیلمنامه نویس شدن چیست ؟ تحصیل در کالج های فیلمنامه نویسی چقدر اهمیت دارد ؟

بهترین و موثرترین راه نوشتن است . هر روز بنویسید . حتی اگر روزی یک صفحه کاملاً چرت و پرت . یا یک داستان کوتاه عالی . هر چه بیشتر بنویسید بهتر است . به ذهن و مغزتان همانطور نگاه کنید که به عضلاتتان . مغز و خلاقیت نیز نیاز به پرورش و تمرین دارند . حتی وقتی نمی نویسید ، مطالعه کنید . یاد بگیرید . فیلمنامه بخوانید . فیلمهای مورد علاقه تان را ببینید . و سریال های محبوب را بارها و بارها نگاه کنید . تا نوع ساختار و استایل هر یک را دریابید . و اصلا احساس نکنید یک آدم علاف و بیکار هستید . این جزو کارهای اصلی فیلمنامه نویسان است . حتماً دلیلی وجود دارد که شما عاشق اینکار هستید و نوشتن عشق شماست . پس دیدن فیلمهای سینمایی برای شما بسیار سازنده خواهد بود . من با دیدن بیش از 1000 فیلم بیشتر از هر برنده اسکار درس آموخته ام . مشاهده یک فیلم و تحلیل آن به اندازه یک دوره تخصصی فیلمنامه نویسی اهمیت دارد .

[layerslider id=”34″]

برای تحصیلات تکمیلی در کالج البته تجربه های متفاوتی وجود دارد . اما من به شخصه در این زمینه خیلی شانس آورده ام . به کالج بوستون رفتم . یک مدرسه هنری کوچک در بوستون با شهرتی زیاد . یکی از بهترین تجربه های من در زندگی ام بود . اما نه به خاطر کلاسهایش که به خاطر آدمهایی که در آنجا ملاقات کردم . آنها نیز مثل من خلاق و مبدع و مبتکر بودند . تمام ساعات کاریمان صرف ساختن فیلم و شو برای تلوزیون مدرسه می شد . به سینما می رفتیم . تمام شب را به بحث در مورد داستانهای مورد علاقه مان می پرداختیم . یک گروه تشکیل دادیم و از هدیه ذاتی خود برای روایت داستان ها استفاده کردیم . چه در نقش نویسنده ، چه کارگردان ، تهیه کننده ، بازیگر و یا تدوینگر . بعد از کالج ، گروهی از ما دسته جمعی به لس آنجلس مهاجرت کردیم . همچنان دوستان نزدیک باقی مانده ایم و کارمان را نیز با هم انجام می دهیم . با این تفاوت که حالا در استودیوهای عظیم و سریال های معروف تلوزیونی کار می کنیم و آن زمان روی پروژه های 30 ثانیه ای کالج .

خلاصه بگویم : مهمتر از تحصیل در هر دوره و کالجی ، اینست که چقدر سخت تلاش می کنید و چه افرادی پیرامون شما هستند . نوشتن کار بسیار دشواری است . اما بودن کنار آدمهایی که مانند تو فکر می کنند بهترین راه برای انرژی گرفتن و ظهور خلاقیت است . و این باعث کم شدن میزان خستگی روحی ناشی از فرسایش کار شماست . به نظر من ،  شما می توانید سبک و نوع نگارش خود را یا با گرفتن مدارج عالیه از دانشگاه های معتبری مانند USC به دست آورید و یا به سادگی با عضو شدن در یک گروه خلاق نویسندگی به ناگاه پیشرفت کنید .

  • حالا وقتی که یک فیلمنامه نوشتید … بعدش چه می شود ؟ چگونه باید نظر تهیه کننده ها را جلب کرد ؟

اول خبر خوب : می تونی اینکار رو انجام بدی . چون چیزی به اسم شانس در صنعت فیلمنامه نویسی وجود ندارد . شانس نهایتا می تواند یک فرصت برای برپایی جلسه ای با یک تهیه کننده کله گنده باشد . پس بهتر است در مورد آمادگی و فرصت بحث کنیم .

” آمادگی “

اول مطمئن شوید که فیلمنامه تان عالی است . نه اینکه خوب باشد باید عالی باشد . هزاران فیلمنامه خوب و مقبول و با حال در سطح شهر یا نوشته شده یا در حال نوشته شدن است . برای آنکه آنها را کنار بزنی باید فیلمنامه ات فراتر از عالی باشد . باید محشر باشد . تا در صدر قرار بگیری . چگونه ؟ مرتب رویش اصلاحات انجام بده . یک نسخه از آن را به دوستان هم فکر و مورد اعتمادت ارائه کن و گوش کن ببین نظرشان چیست . از حرفهایشان نت برداری کن که این از مهترین خصلت های یک نویسنده است . تغییرات را انجام بده . و وقتی تعدای کافی از آنها گفتند فیلمنامه عالی است ( غیر از معشوق ، معشوقه و یا خانواده ات !! ) پس بدان که حال فیلمنامه عالی است .

” فرصت “

برو به لس انجلس ( در ایران به تهران )  چون این شهر مادر صنعت فیلمسازی است . دفاتر غول های سینما اینجا دایر شده است . و اینجاست که می توانید رسما استخدام شوید . بعضی ممکن است بپرسند چه اشکالی دارد اگر فیلمنامه را ثبت کنیم و بعد به راحتی برای شرکت ایمیل کنیم ؟ سوال خوبیست . اما حقیقت اینست که اگر بخواهید به عنوان یک فیلمنامه نویس حرفه ای شروع کنید باید خود را غرق اینکار نمایید . باید همیشه آماده جلسات ناگهانی باشید . باید محلی باشید و در محل و در اسرع وقت حضور بیابید تا مدیران برنامه و یا تهیه کننده ها شما را جدی تر در نظر بگیرند . وقتی که به اندازه کافی معروف شدید و پولدار ، بعد می توانید به هر کجا که خواستید کوچ کنید زیرا دیگر حال این استودیو ها هستند که در به در به دنبال شما خواهند گشت . اما فعلا باید در مرکز قضایا حضور مستمر و جدی داشته باشید . می دانم گفتنش آسان است و عمل به آن سخت . مهاجرت به یک شهر دیگر کار آسانی نیست . اما اگر عاشق فیلمنامه نویسی هستید و به خود ایمان دارید ، همیشه باید در مرکز آن باشید . جایی که تعداد همفکرانتان زیاد است . اما چگونه ؟ شاید وضعیت مالی شما خوب باشد . اما اکثرا ما فیلمنامه نویس ها ابتدای به امر ، وضع مالی خوبی نداریم . پس باید شغلی در یکی از همان مراکز برای خود دست و پا کنیم . حتی ممکن است به عنوان منشی استخدام شویم . یا آبدارچی . اما هر پستی را که به دست آوردیم باید با نهایت دقت و کاملاً درست انجام دهیم . در آنجا با افراد شبیه خودت آشنا خواهی شد . ( متاسفانه حقیقت تلخی برای نویسندگان وجود دارد و آن اینست که معمولا در جامعه عوام و حتی در جمع خانواده تنها هستند و کسی زیاد متوجه حرفهایش نمی شود . بنابراین کار کردن در هر پستی در اینگونه مراکز باعث نزدیکی به همقطاران و همفکران و در نتیجه ایجاد شوق و انگیزه بیشتر خواهد شد ) با آنها آشنا شو .

داستان بگو . هر لحظه امکان آن وجود دارد که در صورت انجام درست وظایف ، کم کم توجه افراد مهم را در آنجا جلب کنی ، دور آنها بچرخ ( منظورم چاپلوسی نیست بلکه نشان دادن هنر واقعی خودت است ) ذکاوت خود را نشان بده و جاه طلبی و رقابت پذیر بودنت را . آنها به تو علاقه مند می شوند و می خواهند به هر نحوی به تو کمک کنند . حال چنانچه آن فیلمنامه ای را که بارها و بارها آن را اصلاح کرده ای و به حد اعلا رسانده ای را عرضه کنی ، می بینی که چگونه فرد مورد نظر تحت تاثیر قرار گرفته و پله های ترقی را یکی پس از دیگری بالا خواهی رفت . و این آغاز راه و  سیر صعودی بسیاری از مشاغل در هالیوود است ( در ایران استثنائا برای مواردی با کار فکری وحشتناک مانند فیلمنامه نویسی ، اگر چیزی در چنته داشته باشید ، کسی نمی تواند شما را به ناحق کنار بزند . همه به دنبال پولند . شاهکار خلق کن ، پولش را بگیر ! . )

  • آیا لازم است فیلمنامه نویسان با مدیر برنامه کار کنند ؟

در سطح حرفه ای (هالیوود) شما در نهایت برای افزایش میزان درآمد نیاز به مدیر برنامه ، مدیر اجرایی و حتی وکیل خواهید داشت . چنانچه این افراد می توانند درآمد را تا سقف 25 % هم بالا ببرند . در کل بیشتر ما نویسندگان به دلیل ذات هنری و ظریفمان نیاز به مدیرهای قوی داریم .

  • به طور میانگین ، هر فیلمنامه چه قیمتی دارد ؟ ( هالیوود )

هر فیلمنامه متفاوت است . بعضی از آن فیلمنامه نویسان رده بالا فقط برای یک بازنویسی ساده هفته ای 300000 دلار دریافت می کنند . اما متاسفانه اکثریت ما اینقدر درآمد نداریم. البته صنف نویسندگان آمریکا حداقل مزد پرداختی توسط استودیو ها را برای یک فیلمنامه نهایی اصلی 65000 دلار ( 195 میلیون تومان ) تعیین کرده است . و برای متن فیلمنامه یک سریال تلوزیونی ساعتی در حدود 30000 دلار ( 90 میلیون تومان ) مشخص کرده است . در آمد بیشتری می خواهید . باید مدیر برنامه و مدیر اجرایی و وکیل استخدام کنید تا به تدریج در آمد را افزایش دهید . در نهایت چنانچه کارتان حرفه ای باشد در آمد خوبی کسب خواهید کرد .

  • آیا در زمان واحد روی بیش از یک فیلمنامه هم می توان کار کرد ؟

من و شریکم چون دو نفری کار می کنیم ، گاهی مجبوریم همزمان روی دو پروژه کار کنیم . ممکن است روزی من روی پروژه A و مت روی پروژه B کار کند و بالعکس . اینکار باعث می شود ذهن ما همزمان در گیر هر دو فیلمنامه باشد و این سبب می شود ذهن من و او همیشه روی فرم باقی بماند و انعطاف پذیر باشد . به هر صورت ما وقتی یک پروژه می گیریم مجبوریم پولش را با هم نصف کنیم پس طبیعتا باید به یک میزان روی هر فیلمنامه انرژی بگذاریم .

  • آیا فیلمنامه نویسی باید کاری تمام وقت باشد ؟

حتماً کاری تمام وقت است . اگر بخواهید از این حرفه درآمدی داشته باشید باید وقت زیادی روی تحقیق های مجازی و میدانی بگذارید . مطالعات وسیعی در موارد تخصصی انجام دهید . مشاوره بگیرید . در حین نوشتن فیلمنامه مدام باید ایده پردازی کنید . حجم وحشتناکی از کار فکری . حتی وقتی هم که نمی نویسید و حتی فکر نمی کنید باید با مدیر برنامه ها در تماس باشید و دنبال پروژه های جدید باشید . فیلمنامه را اصلاح کنید . مدام ساختار سه پرده ای را روی متن اصلاحی پایش نمایید . فیلمنامه نویسی چنان شغل تمام وقتی است که واقعا نمی دانید چه لحظه دارید کار می کنید و یا کار نمی کنید . یادتان باشد اگر به این میزان کار نکنید جایی در هالیوود نخواهید داشت چون کسانی هستند که به این میزان کار می کنند (و کسی عاشق چشم و ابروی شما نمی شود ! )

  • بهترین بخش از شغل شما چیست ؟

به خیلی از آرزوهای دوران بچگی ام که برای هر فرد عادی غیر قابل دست یافتن بود رسیدم . برای تحقیقات فیلمنامه ام با پلیس واقعی در یک تعقیب واقعی شرکت کردم . سوار B17 شدم . و لحظاتی را تجربه کردم که در حالت عادی امکان پذیر نبود . اینها بخش مادی قضیه بود . من در تک تک لحظاتی که می نوشتم زندگی کردم (و چه لذتی بالاتر از این . بهشت را ، و جهنم را ، فقیرترین نقطه شهر ، لوکس ترین پنت هاوس ، نویسنده هر کجایی که خواست را می تواند خلق کرده و در آن زندگی کند . )

  • بدترین بخش شغل شما چیست ؟

مغز ما همیشه در حال فعالیت است . مدام ایده های جدید و راه حل مشکلات و گره های فیلمنامه به ذهنم خطور می کند . چه شبها که تا 3 نیمه شب در حال نوشتن بودم و چه روزها که ساعت ها به دیواری سفید روبرویم خیره می شدم بدون حتی یک کلمه روی کاغذ .

  • چگونه کار زندگی و خانواده را با هم تلفیق می کنید ؟

شما نمی توانید 24 ساعته کار کنید . ( باور کنید اصلا توصیه نمی کنم ، تجربه اش را داشته ام ) کارتان آسیب می بیند . روابطتان خدشه دار می شود . باید زمانی را برای استراحت مطلق برگزینیم و به دور از لپ تاپ و کی بورد . این استراحت می تواند یک سفر در انتهای اتمام پروژه تان باشد . و یا خوردن نوشیدنی با رفیقتان در یک بار و یا یک قرار شام با نامزدتان . یک راهنمایی : مشکلی در فیلمنامه تان وجود دارد که قادر به حل آن نیستید ؟ نمی خواهد سرتان را به دیوار بکوبید . فقط بروید یک چرت بزنید . ذهنتان را کاملاً رها کنید . در این صورت راه حل خودش پیدا می شود . قدرت تخیلتان را دست کم نگیرید . اما مغزتان را هم زیاد دست بالا نگیرید و توقع نداشته باشید 24 ساعته مثل ساعت اتمی کار کند .

  • بزرگترین و ناراحت کننده ترین سو تفاهمی که مردم راجع به کار شما دارند چیست ؟

آنها فکر می کنند نویسنده ها کار سختی انجام نمی دهند . کار ما بیشتر پشت میز نشینی است . گاهی حتی پیش می اید تا ظهر در رختخواب می لولیم و احساس رخوت می کنیم . اما آن زمانی از کار ماست که بابت آن مزدی دریافت نمی کنیم . ( بر عکس کارهای غیر مفیدی که در ادارات و سایر مشاغل در ساعات کاری رخ می دهد و همگی از آن مطلعید ! ) آنها برای خلاقیت من در جهت نوشتن یک فیلمنامه جدید ، بازنویسی متن ها ، حل مشکلات تهیه کننده ها ، بازیگران و گروهی که می خواهند ساعت 3 صبح استارت کار را بزنند و فیلمنامه باید به موقع به دستشان برسد ، دستمزد خواهند داد . ما در شرایط بحرانی زیادی کار کرده ایم . در استرسهای بالا . گاهی ماه ها بدون دریافت هیچ دستمزد یا پیش پرداختی روی یک ایده کار میکنیم و بعد مسئول کنترل فیلمنامه می آید و بعد از خواندن آن می گوید : ” متاسفم بچه ها ، استودیو در حال حاضر قصد تولید پروژه های اکشن کمدی را ندارد . از وقتی که گذاشتید متشکریم ! “

  • توصیه خاصی برای علاقه مندان به فیلمنامه نویسی دارید ؟

نمیدانم این جمله از کیست ؟ کنفسیوس یا مامانم ! اما حقیقت دارد : ” کاری را که عاشقش هستی را پیدا کن و آن وقت لازم نیست حتی یک روز هم کار کنی ( چون کارت جزئی از تفریح و اوقات فراغتت محسوب خواهد شد ) منظورم اینست که شاید من می توانستم بهترین خلبان جنگنده تاریخ شوم اما بیشتر دوست دارم داستان روایت کنم و همان عوامی که فکر می کنند من کار سختی انجام نمی دهم بیایند میلیون ها دلار بابت همان داستان ها پرداخت کنند !

من با نهایت رغبت و تلاش کار می کنم و سرانجام روزی تمام آن آماده سازی ها منتج به فرصت ها خواهند شد .

ادامه مطلب (کلیک کنید)

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 − 17 =

Next

مقالات مرتبط