- واکنش کاراکترها به قهرمان
- نظرات
ادامه از قبل
متد نمایش عذاب شماره 6: واکنش سایر کاراکترها
نیازی نیست که برای نمایش عذاب و رنج احساسی و روانی، نور صحنه را روی پروتاگونیست متمرکز کنید. به جای اینکار میتوانید عذاب او را در واکنشهای سایرین به او پر رنگ کنید.
به عنوان مثال، یکی از همکاران پروتاگونیست، میتواند نوعی بی میلی یا بدخلقی یا عناد مفرط از خود نشان دهد. اما، بعد از رخداد نقطه عطف دوم در دنیای داستان، این کاراکتر بدخلق، میتواند به یک نمونه خواهان و علاقهمند تبدیل شود. کسی که با دیدن اوضاع فلاکت بار قهرمان، به ناگاه برایش دل میسوزاند. مخاطبین از این تغییر نحوه برخورد میتوانند نتیجه بگیرند که قهرمان در مسیر بدی افتاده است.
نمونه مثال خوب برای این تکنیک در فیلم شرلوک هولمز وجود دارد. هولمز که به نامزد واتسون حسادت میکند، چیزی جز بی ادبی و غرور به او ارائه نمیکند و تا آنجا پیش میرود که با کنایه به او میرساند که ماری مورستان لیاقت واتسون را ندارد. به این ترتیب است که وقتی واتسون و هولمز به زندان میافتند، او فقط واتسون را نجات میدهد و شرلوک را در زندان رها میکند.
اما در عطف دوم، زمانی که واتسون به شدت زخمی شده است، ماری در نقطه پیامد لحن خود را تغییر میدهد و سعی میکند از تقصیر هولمز بکاهد: ” تقصیر شما نبود. ” ” این انتخاب خودش بود. اون خودش گفت که این ماجرا ارزش این جراحات رو داشت. ” چنین همدردی از کسی که هیچ دلیلی برای تغییر لحن ندارد، نشان از یک گرفتاری عظیم و بزرگ برای قهرمان دارد.
یکی دیگر از روشها، گفت و شنود سایر کاراکترها در خصوص حالات احساسی قهرمان داستان میباشد. از این طریق که لازم نیست زیاد طولانی و بلند باشد، چند خط دیالوگ کوتاه نیز کافی است.
به عنوان مثال، در خلال عطف دوم فیلم 10 نکته تنفرانگیز در خصوص تو، قهرمان داستان، کت استراتفورد کشف میکند، پسری که با او قرار میگذاشته برای اینکار پول گرفته است. بلافاصله بعد از این کشف، ما او را میبینیم که در ایوان خانه، رلکس نشسته است و بدنش را کش میدهد. تا اینگونه به نظر رسد که چنین حالتی گویا یک روند معمول در زندگی نوجوانی پرخاشگر چون اوست.
سپس وقتی دوست پسر جدید بیانکا (خواهر کت) به دنبال او میآید، به بیانکا میگوید که اگر کت هم خواست میتواند بیاید و بیانکا میگوید: ” من هم امید داشتم که بیاد.. ” همین یک جمله با لحنی که بیانکا دارد کافیست تا بتوان فهمید در دل کت چه میگذرد.
اگر قرار است عذاب قهرمان خود را نمایش دهید، از اینکه اینکار را نرم و ظریف انجام دهید نهراسید. به مخاطب خود اعتبار بدهید و بدانید که او نیز باهوش است و متوجه منظور شما میشود. حتی اگر به طور خیلی گسترده رنج او را نشان ندهید نیز در صورتیکه مخاطب روی کاراکتر سرمایه گذاری احساسی کرده باشد، خود به خود متوجه عذاب او خواهد شد.