- راهنماي نوشتن و شكل دادن به داستان (1)
- نظرات
راهنماي نوشتن و شكل دادن به يك داستان
به قلم : اچ . اسمارت
مترجم : سيد مصطفي احمدی – توسعه دهنده نرم افزار اوران
در این مجموعه مقالات خواهید خواند :
- مقدمه
- چگونگي آغاز داستان
- چه ميشد اگر ؟
- شخصيت پردازي
- ژانر
- زاويه ديد
- صحنه پردازي
- كشمكش
- شكل و ساختار
- رفع نواقص داستان
- انتشار داستان
- حرف آخر
قسمت اول : مقدمه
براي من كه اينگونه رخ مي دهد : چيزي را ميبينم – تصوير يا عكسي در يك موزه . يا چيزي را ميشنوم – برداشت از يك مكالمه خصمانه و يا قسمتي از يك شايعه داغ و آبدار . يا شايد فقط چيزي را حس ميكنم – هجوم يك حس ناگهاني ، نفسگير و قدرتمند . اينها چيزهايي هستند كه مرا در نوشتن ياري ميدهند و به من انگيزه ساخت دنيايي افسانه اي و آباد كردن آن بوسيله شخصيتها را خواهند داد . اين ميلي است كه براي مدتهاي مديد داشته ام و اين اتفاقی نيست كه ميل مذكور كه همان عمل ديدن و انعكاس آن در ذهن مي باشد ، متناوبا تكرار ميشود ، بلكه اين يك عادت است . دست كم من آنقدر خوش شانس بودم كه اتفاقي به اين ميل كشيده شدم .
من مي توانم لحظاتي را به ياد بياورم كه اين ميل را كشف كردم . 18 ساله بودم ، و روي يك تاب در باغ مخروبه يك هتل در روستاي Cheshire نشستم . تابستان داغ و بلندي بود و ديوارهاي سرخ باغ با رزهاي وحشي ناله سر ميدادند . مثل هر جوان هجده ساله اي ، از آن لحظه لذتبخش بهره ميبردم – يك روز گرم ، يك تاب ، تعطيلات ، امتحانات گذرانده شده ، دانشگاه و زندگي كه پيش رويم بود . اما من دريافتم كه آن مكان و لحظه به خصوص به عنوان يك نويسنده بالقوه بر من تاثير گذار بود – آنجا صحنه اي بود كه ميتوانستم روزي از آن در داستانم بهره برم و شخصي كه روي تاب بود مي توانست هر كسي كه مي خواستم باشد . پس من از تمام آنها يادداشت ذهني ويژه اي برداشتم و از آن مكان با ذهنم عكس برداري كردم و درك كردم كه زندگي چيزي بيشتر از زندگي روزمره است . زندگي مي تواند بوسيله نويسندگان و نقاشان و – همينطور ظاهرا من نوعي ! – به هنر تغيير شكل پيدا كند . اين همان كاري است كه من بايد انجام ميدادم .
پس از گذشت بيست سال و نوشتن نيم دوجين نوول هنوز هم آن ميل را در خود احساس ميكنم . در واقع اين مبارزه اي پيوسته در من است كه ذهنم را به چالش ميكشد . نميتوان از اين ميل دروني صرفنظر كرد . اين هنر به آساني به دست نمي آيد و تمركز و انرژي لازم و گاهي اراده ميتواند مغلوب شود ، همانند يك موتور كه از كار مي افتد . اما ميل انجام آن ( نوشتن ) هيچگاه مرا رها نميكند . و من فكر ميكنم اين نقطه مشترك تمام نويسندگان ميباشد . همان تكانه و انگيزش براي تبديل زندگي تجربه شده ايشان به دنيايي كه خود آن را مي سازند ؛ چيزي كه ممكن است رخ دهد ، با كمي شانس ، شوق و جادوگري .
در مورد اين كتاب
اين كتاب به عنوان يك راهنماي پايه اي جهت نوشتار داستانهاي خوش ساخت ، تهيه شده است . اين كتاب ، چكيده مفاهيمي است كه من در طول دوران حرفه نويسندگي خود ، ثمربخش يافتم . اما در واقع حرف آخر در چگونگي داستان نويسي و يا يك دستور مشخص و ثابت در تئوري داستان پردازي نيست . اين متن قصد دارد تا به جاي محدود كردن خلاقيت شما با فرمها و الگوهاي معين ، زمينه پرورش آزادانه خلاقيت در شخص شما را فراهم سازد .